چکیده:
در این مقاله ابتدا ریشه تاریخی تقسیم احکام به تحلیلی و ترکیبی از نظر کانت و تقسیم حمل به ذاتی اولی و شایع صناعی از نظر ملاصدرا مورد توجه قرار گرفته و پس از توضیح آنها، با نگاهی تطبیقی به این دو تقسیم بندی تلاش شده است، به پرسش هایی مانند آیا قضایایی که از حمل اولی ذاتی بر خوردارند، همان «قضایای تحلیلی» هستند و آیا قضایایی که از حمل شایع صناعی برخوردارند، همان «قضایای تر کیبی» هستند و به عبارت دیگر، آیا میان این دو تقسیم بندی این همانی برقرار است یا خیر، پاسخ داده شود. برای پاسخگویی به این پرسش ها این اصطلاحات را به اجمال شرح داده ایم. در ادامه این دو تقسیم بندی را در موارد مختلف با یکدیگر مقایسه کرده، افتراق و اشتراک آنها را بیان کرده ایم و در پایان به این نتیجه رسیده ایم که این دو تقسیم بندی به رغم شباهت هایی که با یکدیگر دارند، مطابقت کامل نداشته و تشابه آنها تنها در کلیات است نه در جزئیات.
خلاصه ماشینی:
"اما این قضیه مانند بقیه قضایایانتزاعی نیست چون در آنها محمول از موضوع انتزاع میشود اما اینجا برعکس استیعنی موضوع از محمول انتزاع شده است ولی ذهن به دلیل عمومیت این موضوع و اینکه همیشه خاص را موضوع قرار میدهد و عام را محمول،آمده است موضوع را به&%02503MNAG025G% جای محمول گرفته و محمول را به جای موضوع و اشتباه از اینجا ناشی میشود،در حالیکه حمل واقعی این است:«الوجود انسان»(سبزواری،ص 173)،پس انسان موجود استقضیهای است که با تمام قضایای دیگر فرق دارد،نه تحلیلی کانتی است که محمول جزءذات موضوع باشد و نه تألیفی انضمامی است مثل«انسان سفید است»و نه حتی تألیفیانتزاعی از نوع این که میگوییم«انسان ممکن است»که موضوع منشأ است و محمول ازآن انتزاع شده است.
براساس نظرملا صدرا زید با انسان دارای اتحاد وجودی است نه اتحاد مفهومی،زیرا انسان عبارت ازحیوان ناطق است ولی زید غیر از حیوان ناطق که خصوصیت ماهوی آن را تشکیلمیدهد از خصوصیات فراوانی که شامل کم هو،کیف هو و نظایر آنها میشود نیزبرخوردار است و تمامی این مفاهیم در معنای زید معتبر هستند و زید مجموعهای از اموریاد شده است و شکی نیست که مجموعه این مفاهیم با انسان اتحاد مفهومی ندارند،پسفرد بالذات با طبیعت خود به حمل اولی صادق نبوده و با آن اتحاد مفهومیندارد(همانجما)،اما براساس تعریف کانت از احکام تحلیلی این نوع قضایا را باید تحلیلیبدانیم نه تألیفی."