خلاصه ماشینی:
"این قانون تا سال 1359 عمل شدمقصودم مواد 275 لغایت 281 قانونیاد شده و هیچ مشکلی هم پیش نیامدو باعث نارضایتی و دلخوری مؤدی ووزارت دارایی و حسابداران رسمی همنشد،چرا اینگونه شد برای اینکه چونتشخیص درآمد مشمول مالیات از اعمالحاکمیت دولت است،قانونگذار وقتضمن اینکه به موجب بند ب ماده 279اجازه داد و مقرر کرد حسابدار رسمیدر گزارش حسابرسی خود میزان درآمدمشمول مالیات مؤدی را براساس قوانینو مقررات مالیاتی تعیین نماید،اما ازلحاظ حفظ حق مالکیت دولت در موردتعیین میزان درآمد مشمول مالیات درتبصرهی همان مادهی 279 پیشبینی لازمرا نمود و مقرر کرد اگر ممیز مالیاتی درمورد درآمد مشمول مالیاتی که توسطحسابدار رسمی تعیین شده است،ایرادی داشته باشد طبق نظر خودشدرآمد مشمول مالیات را تشخیص بدهدو علت عدم بروز نارضایتی و سهولتاجرا نیز همین پیشبینی بود و همین جاباید بگویم یکی از اشتباهاتی که بعد ازپیروزی انقلاب به علت شتابزدگی درامور مالیاتی انجام شد حذف مقرراتحسابداران رسمی از قانون سال 1345بود،بنده همان موقع گفتم این کاراشتباه است،به همان نسبت که حسابدارخطاکار داریم ممیز خطاکار هم داریم وهمانطور که ممیز خطاکار طبق قانونمجازات میشود،حسابدار خطاکار همطبق مقررات قابل مجازات است و کارتحسابدار رسمی آنها لغو میگردد،لکنکار از کار گذشته بود،نتیجهاش چهشد؟حسابداران بیکار نشدند،بنیادمستضعفان و سازمان گسترش واردعمل شدند و برای خودشان حسابرسیدرست کردند و اغلب نهادهای بزرگاقتصادی هم اقدام به تشکیل مؤسساتحسابرسی اختصاصی برای خودشاننمودند،ولی وزارت امور اقتصادی و دارایی در قسمت امور مالیاتی از خدماتحسابداران رسمی برای مدتها محرومشد و هزینهی وصول مالیات بالا رفت."