خلاصه ماشینی:
این تجربیگرایی در طول عمر خود برای فرهنگ معاصر، نتایج غیر قابل تصوری به بار آورده است، اما خطای عمده هنگامی پیش آمد که علم، خود را مطلق انگاشت و مدعی شد که میتواند انسان را به آزمایشگاه برد، و آن را به عنوان موضوع آزمایش بیازماید، حال آنکه اینجا موضوع آزمایش روح و روان انسان بود، نه آن تودهای از گوشت و استخوان که رشته عصب آنها را به هم پیوند داده است.
و ما بار دیگر میپرسیم: آیا همه عواطف، آرزوها و افکار آدمی در بخش خاصی از سلسله اعصاب جمع میشوند و تحت تأثیر آن ماده شیمیایی قرار میگیرند، تا بگوییم جز در این بخش آزمایش شده، روح یا چیز دیگری وجود ندارد؟ و آیا میتوان برای جهتگیری در برابر حیات و جهان هستی، و شناخت سرنوشت خود، به نتیجه این مقدمات اعتماد کرد؟ وقتی علوم تجربی خود نتایجی را که بر چنین مقدماتی مبتنی باشد، مردود میشمارد، چنین نتیجهای چگونه استنتاجی علمی به حساب میآید؟ به هر صورت هیچگونه دلیلی وجود ندارد که واقعیت روح انسانی را نفی کند، بلکه بنابر دلایل متعددی، روح از بسیاری از چیزهایی که ما آنها را واقعی میدانیم واقعیتر است.
» (10) میبینیم که امام علیهالسلام در سخنان خود تصریح میکند که این علم به اسرار جهان را از پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله یافته است اما نکته قابل توجه این است که نمیتوان تصور کرد پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله امام را به تفصیل حوادث آینده جهان آگاه کرده باشد، زیرا که زمان مصاحبت پیامبر و امام چندان طولانی نبود که این مجال به دست آید، حتی اگر فرض کنیم که امام تمامی اوقات فراغت پیامبر را به خود اختصاص داده باشد.