چکیده:
در یک تقسیم، کتب حدیث به دو گروه منبع و واسطه منشعب می شوند. معمولا به کتب قدیمی تر که حاوی تعداد قابل توجهی از احادیث است، «منبع» می گویند. این کتاب ها بیشتر، در استنادات علمی، استفاده می شود. برای معرفی دقیق کتب منبع، به مبنا و ملاک روشنی نیاز است تا در شناسایی مصداق ها، اختلاف و خطا به کمترین حد برسد. این ملاک را با مراجعه به لغت و استعمال می توان کشف کرد و از آن در روش تحقیق در علوم حدیث بهره گرفت؛ پس از تحلیل ملاک شناسایی کتاب های منبع، می توان استانداردهایی را برای جایگاه مراجعه به این کتب در مقابل «کتب واسطه» حدیثی تعریف کرد. کاربرد این موضوع، در مطالعات و پژوهش های محتوایی حدیثی، ضابطه مند کردن شناسایی «منابع» برای مراجعات است و نیز مصدریابی روایات را به مرزهای استاندارد نزدیک می کند.
Hadith books are divided into two groups: sources and Intermediary books. The older books which contain a considerable amount of hadiths are usually called "source". These books are mostly used for scientific references. To give an exact definition of source book، we need to a clear criterion in this regard. It can be discovered through the word and its implications and utilized for research method of hadith sciences. After the analysis of the criterion for defining source books، some standards can be set forth for the level of referring to these books in opposition to intermediary books. This provides the researchers with easy access to sources and enhances the level of takhrij.
خلاصه ماشینی:
) &%00225OHHG002G% پاسخ:جواب منفی است،هر دو کتاب،نسبت به مصدر مفقود،«منبع»هستند؛زیراکتاب دوم بنای نقل از کتاب اول را نداشته؛بلکه از مصدر اصلی استفاده کرده است کهاتفاقا کتاب اول هم از همان مصدر بهره برده است؛بنابراین،برخی از کتب سید بنطاووس مثل إقبال الاعمال که بعضی از احادیث آن در کتب پیشین،مثل مصباح المتجهدموجود است،میتواند منبع به حساب آید؛زیرا سید،این روایات را از مصباح المتجهدنگرفته است؛بلکه از مصادری که مصباح هم از همانها نقل کرده و یا مصادری شبیه آناخذ کرده که اکنون موجود نیستند.
تکمیل اعتبار حدیث:گاهی نسخههایی که در اختیار واسطهنگاران بود،اعتباربیشتری داشت؛به این معنا که از حیث طریق،معتمد بود2یا از کتابی نقل میکرد که بهدست ما نرسیده؛3در این صورت برای افزایش اعتماد به حدیث،از کتاب واسطه هماستفاده میشود تا این پیام را برساند که نسخهی معتبرتر یا کتاب منبع اکنون در اختیار مانیست؛اما در اختیار فلان واسطهنگار در قرن مثلا یازدهم بوده و این روایت را آورده است.
4. کاربرد سریعتر و احیانا بهتر در موضوعات خاص و نیازهای مشخص:گاهی بنایمراجعهکننده به حدیث،بر تتبع و استناد نیست؛بلکه میخواهد به صورت اجمالیموضوعی را در روایات بررسی کند و از حیث زمانی هم زود به نتیجه برسد؛همچنین نیازاو در موضوع خاصی است که کتب واسطه به آن پرداختهاند و روایاتش را جمعآوریخوبی از حیث کمی و کیفی کردهاند؛در این صورت مراجعه به کتابهای واسطه کمکبهتری به محقق میکند؛به عنوان نمونه،مراجعه به کتاب نور الثقلین برای دستیابی بهروایات ذیل یک آیه بسیار سریعتر،محقق را به نتیجه میرساند.