خلاصه ماشینی:
"راه خوب و بد را نشان دادند از مبداء و معاد سخن راندندباندرز و بیم و امید پرداختند چه رنجها دیدند،چه سخنان ناروا و گزنده شنیدند اما در کارخود استوار و تا پای جان ایستادند و همه یکدیگر را تأئید و تصدیق نمودند اختلافی باهمنداشتند و در نزد استاد هم تعلیم نیافته بودند اینها گروه اول راهنمایان انسان بودند اما دستهفلاسفه و حکماء مانند سقراط،افلاطون،ارسطو،در غرب و خردمندان و متفکرانی در شرقدر راه پیشرفت تعالیم پیامبران برپایه عقل و دانش بوجود آمدند و براساس کنجکاوی در پی کشفحقیقت رفتند حقیقت این بود که این جهان با عظمت حیرت آور خدائی دارد-بشر بایدآموزشها و احکام ربانی را فرمانبردار باشد زیرا عالم خلقت بازیچه نیست،روح باقی استو پس از مرگ برای آدمی بهشت و جهنمی است و عالم دیگری وجود دارد که به پاداش وکیفر کارهای خوب و بد خود میرسد.
در این زمان هیچ راهاطمینانبخش که از دستکاری حیلهگران مصون مانده باشد وجود ندارد و از همین جهت هر صداو نغمهای ایجاد شک و تردید و نگرانی در قلوب مینماید ولی در هر حال عارفان و مرتاضان ووارستگان از جهان مادی که زندکانی و حالشان گواه بر صدق کفتارشان است و از راه دل بهمنزدیکند باید در ارشاد نفوس گمراه یا مذبذب بکوشند و توجه آنان را بخدا در هر کار معطوفبدارند و لهو و لعب و پیروی از شهوات را بدلالات عقلی و نقلی باز دارند و به مریدان خود بفهمانندکه عالم برای خیر خلق شده و شری که در آن میبینیم اعمال مردم جهان است و اگر بشر معرفترا با محبت توأم و به غایت حیات و کمال مطلوب توجه کند نجات خواهد یافت."