خلاصه ماشینی:
"تئوریهای کنژونکتور: برای توجیه و تفسیر علل و انگیزههای حرکات کنژونکتور بین دانشمنداناقتصاد از همان آغاز پیدایش این علم بهویژه از عصر کلاسیکها،نظرات و آراءزیادی ابراز شده که میتوان بیشتر آنهارا با نهایت اختصار بشرح زیر طبقهبندیکرد: الف-تئوریهای عوامل بیرونی: در این تئوریها علل حرکات کنژونکتور رابعوامل بیرون از جریان اقتصاد منسوبمیدارند و اهم آنها عبارتند از: تئوری آثار جوی و فضائی: دیتزل(18)معتقد بود که حرکاتکنژونکتور به تناوب هرهشت سال یکبارتجدید میشود و علت آنهم تولید محصولاتکشاورزی است که در طی همین مدتافزایش و کاهش مییابد و تمام فعالیتهای اقتصادی را تحتتأثیر خود قرارمیدهند.
کینز بعدها در کتاب مشهور خود یعنی تئوری عمومی دربارهاشتغال و بهره و پول(48)بهمین اصول معتقدبود منتها با اتکاء باصول روانشناسی وآوردن اصطلاحات جدیدی نظیر میلبمصرف،میل به سرمایهگذاری و تمایلبه نقدینگی و حد نهائی کارآرائی سرمایهکوشیده است ثابت کند که حرکاتکنژونکتور چیزی جز تغییرات حاصله درحد نهائی کارآرائی سرمایه نیست د-تئوریهای روانشناسیکنژونکتور: این تئوریها به عوامل روانی بشرو تاثیر آنها در حرکات کنژونکتور می-پردازد.
او میتواندپیش خود اندیشه کند که عقیده ایندسته و یا آندسته و یا راه سومی را بایدانتخاب کند در سطور زیر باید نشانداده شود که مبانی و عناصر اولیه یکمسیر فکری سیاست اقتصادی از چهقرارند و در چه جهتی سیر میکنند وچگونه بر پایه آنها اختلاف عقاید بوجودمیآید:1-مبنای ارزشدهی:ممکناست دانشمندان اقتصاد در بنیاد وپایه ارزشدهی بخاطر هدفها و اغراضگوناگون از یکدیگر جدا شده دچاراختلاف عقیده شوند بدین معنا که یکیفیالمثل هدف را در توزیع عادلانهدرآمد قرار دهد و دیگری این امر رانپذیرد."