چکیده:
با مطالعه تاریخ فرقههای اسلامی، میتوان به این مطلب پی برد که همة آن فرقهها در طول حیات فرهنگی و سیاسی خود با یکسری انشعابات روبهرو بودهاند. در این مقاله، به این مطلب پرداخته شده است که مذهب شیعة اثناعشری نیز همانند دیگر مذاهب اسلامی با انشعاباتی روبهرو بوده است. بیشتر آن گروههای انشعابی از جریان مهدویت، سوء استفاده نمودهاند. یکی از موارد مهم آن انشعابها، فرقه واقفیه با ادعای مهدویت برای امام هفتم( است. این جریان انحرافی در مدتی کوتاه، شبهاتی را در مسأله مهدویت پدید آوردند. از جانب دیگر امام رضا( و برخی یاران آن حضرت، برابر این گروه به مبارزه برخاسته، شبهات آنان را به گونه ای مناسب پاسخ دادند و از فتنه انگیزی آنان جلو گیری نمودند.
With studying the history of Islamic sects، we can perceive that all those sects during their cultural and political life، have faced with a series of branches. In this article، this subject has been focused on، that the Shiite Isna Ashari (The Twelvers)، also like other Islamic sects has faced with some branches too. A majority of those braches، have misused from the Mahdaviyyat movement. One of the important cases of those branches، is the Vaghefiyyeh sect with the claim of Mahadaviyyat for the seventh Imam (a.s.). This straying movement، in a short time، created some doubts. From another side، Imam Reza (a.s.) and some of his companions، stood in front of this group and answered the doubts in suitable ways and stopped them to cause sedition.
خلاصه ماشینی:
"(مجلسی، همان: ج47، ص262) در همین راستا بود که پس از شهادت امام موسی بن جعفر( در عصر امام رضا( برخی یاران امام کاظم برای رسیدن به نیتهای ناپاک خود در یک اقدام به ظاهر فرهنگی از بعضی اخباری که درباره قائم بودن آن حضرت رسیده بود، سوء استفاده کرده، رحلت ایشان را انکار نمودند و در این اقدام، تفسیر نادرستی از روایاتی که امام را به عنوان قائم معرفی نموده بودند، ارائه دادند.
(حر عاملی، 1409: ج20، ص69) در اثر همین روشنگریهای امام رضا( بود که بعضی از شیعیان با جان و دل، کنار امام خود با واقفه عملا مبارزه کردند؛ برای نمونه یونس بن عبدالرحمن گوید: پس از شهادت موسی بن جعفر و ادعای مهدویت آن حضرت توسط وکلایش، دریافتم که آنان به حضرت رضا ستم میکنند، لذا پیوسته امامت امام رضا را تبلیغ میکردم، تا اینکه مروان بن زیاد قندی و علی بن ابی حمزه نزد من آمده، به من گفتند: «تو چرا مردم را به سوی او (امام رضا) میخوانی؟ اگر مال میخواهی، ما تو را بی نیاز میکنیم» و گفتند: «ما برای تو ده هزار دینار ضمانت میکنیم.
(صدوق، 1385: ص235؛ صدوق، 1404 ب: ج4، ص543؛ طوسی، 1411: ص64؛ بروجردی، همان: ج14، ص451) نتیجه از آنچه درباره واقفه نگارش یافت، معلوم شد فرقه واقفه به سبب پیامدهای سیاسی و فرهنگی و با انگیزه صرفا دنیاگرایی و پس از شهادت امام کاظم به وجود آمد که با سوء استفاده از اندیشه مهدویتگرایی در جامعه شیعی برای رسیدن به آرزوهای مادی خود، رحلت امام موسی کاظم( را انکار کرده، با ارائه تفسیر غلط از بعضی روایات در میان شیعیان، این شبهه را ایجاد نمودند که امام موسی بن جعفر از دنیا نرفته است؛ بلکه او همان امام قائم است."