خلاصه ماشینی:
"VK} مقدمه مطالعات اخیر نشان میدهند که موفقیت عمومی و بهزیستی در بزرگسالی به یادگیری چگونگی به کار بستن مهارتهای اجتماعی و هیجانی در خلال تحول و مواجههی مؤثر با بسیاری از چالشهای زندگی به منظور کاهش خطر بروز اختلالهای روانی وابسته است(چرنیس و آدلر،2000).
در سالهای اخیر،از موضوع هوش هیجانی برای سازمان دادن به تلاشهای به کار رفته به منظور آموزش انواع گوناگون مهارتهای مورد نیاز دانشآموزان و ایجاد قابلیتهای خود نظارتگری و توسعهی روابط اجتماعی استفاده میشود.
در این پژوهش،آموزش هوش هیجانی،متغیر مستقل و پیشرفت تحصیلی و سلامت به عنوان متغیرهای وابسته تعریف شدهاند؛بدین ترتیب، مسئلهی اصلی پژوهش حاضر،بررسی نقش آموزش هوش هیجانی برعملکرد تحصیلی و سلامت عمومی دانشآموزان دبیرستانی است.
نتایج تحلیل واریانس و کوواریانس دادهها نشان دادند که آموزش هوش هیجانی فقط افزایش مهارتهای اجتماعی(زیر مقیاس هوش هیجانی)و کاهش دشواری در توصیف احساسها(زیرمقیاس ناگویی خلقی)را به دنبال داشت.
چه دانشآموزانی که قادر به رویارویی هوشمندانه با هیجانهای خویش هستند، خویشتندارترند،اعتماد به نفس بالایی دارند،برای یادگیری تلاش بیشتری از خود نشان میدهند،خودانگیختهاند و برای رسیدن به هدف و انجام وظیفه،هیجانها و تنیدگیهای خود را مهار میکنند؛ یعنی اینکه هوش هیجانی در ارتباط با پیشرفت تحصیلی از نقش میانجی یا تعدیلکنندگی برخوردار است و چنانچه برخی از مؤلفان تصریح کردهاند،مداخلهی مستقیم در تعیینکنندههای روانشناختی یادگیری(که هوش هیجانی از آن جمله است)از اثربخشترین شیوههای اصلاحی است.
نتایج محور دوم دربرگیرندهی نقش آموزش هوش هیجانی در بهبود سلامت عمومی دانشآموزان است.
محور چهارم نتایج به دست آمده در خصوص نقش آموزشهای هوش هیجانی در کاهش ناگویی خلقی نشان داد که در مؤلفهی FDD (دشواری در توصیف احساسهای فاعلی)بین گروههای آزمایش و گواه تفاوت وجود دارد."