خلاصه ماشینی:
"در هر مورد او به شکل این فرشته برای هر فرد بشر ظاهر میشود، درست همان طور که در ورای این فرشته کسی قرار دارد که نسبتاش با این فرشته عین نسبت خود این فرشته با نوع بشر است.
»[5] همین موضوع را در حکمةالاشراق، توضیح میدهد: و یحصل من بعضالأنوار القاهرة و هو صاحب طلسم النوع الناطق ـ یعنی جبرئیل علیهالسلام ـ و هو الأب القریب من عظماء رؤساء الملکوت القاهرة، «روانبخش»، روحالقدس، واهب العلم و التأیید، معطی الحیوة والفضیلة، علی المزاج الأتم الانسانی، نور مجرد هو النور المتصرف فیالصیاصی الانسیة، و هوالنور المدبرالذی هو إسفهبدالناسوت، و هو المشیر إلی نفسه بالأنائیة، «از یکی از انوار قاهره و صاحب طلسم نوع ناطق [نوع انسانی]، یعنی جبرئیل امین علیهالسلام، که او پدر نزدیک [به ما] و از روسای بزرگ ملکوت قاهره، «روانبخش، روحالقدس، بخشنده علم و تایید، اعطا کننده حیات و فضیلت بر مزاج کامل بشری است ـ نور مدبری حاصل میشود و این نور همان «اسپهبدناسوت» است و از خودش با لفظ «انائیت» یا «من» تعبیر میکند.
همان طور که سید حیدر آملی، صریحا به انجیل قدیس یوحنا استناد میجوید سهروردی نیز عبارت زیر را از عیسی(ع) نقل میکند: «من به نزد پدرم و پدر شما میروم، باشد که فاراقلیط را برای شما بفرستد که معنای این رمزها را به شما نشان خواهد داد.
رابطه میان ربالنوع انسانی، روحالقدس، فاراقلیط و طباع تام را که حتی به رابطه جانشینی هم تبدیل میشود، در زیر (فصل 6) در حاشیه تجربه یک شهود نفسانی نزد سهروردی با تفصیل بیشتری مورد بحث قرار خواهم داد."