چکیده:
هدف این مقاله ارائه ی یک مدل مفهومی مناسب برای شناخت نیروهای موثر در تصمیمات اقتصادی انسان می باشد، این مقاله نشان خواهد داد، که شناخت نیروهایی که در تصمیم سازی انسان نقش دارند بر پایه ی مطالعات میان رشته ای خواهد بود. به همین منظور در این مقاله چهار نیروی اقتصادی، اجتماعی، روانی و مذهبی ابتدا معرفی شده و سپس وزن هر کدام از این نیروها را بررسی می کنیم و با بررسی روابط علی و معلولی بین آنها برآیند این نیروها را تحلیل نماییم. ابتدا با استفاده از رویکرد نئوکلاسیکی ارتدکس، که از نظریه ی کیزر اقتباس شده سه نیرو را تحلیل نموده و با استفاده از تعلیمات اسلامی بخش چهارم را برای رفع نواقص آن نظریه تحلیل و بررسی می نماییم. در نهایت نتیجه ی این تلاش، ارائه ی یک مدل مفهومی کامل هم در سطح خرد و هم در سطح کلان می باشد که می تواند تصمیمات انسان ها را در حوزه ی اقتصاد هر چه دقیق تر و به واقعیت نزدیکتر پیش بینی کند و از آن می توان برای سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های اقتصادی استفاده نمود.
خلاصه ماشینی:
"حال ا ین زیر شخصیتها،از چه جنبههایی از یکدیگر متفاوتاند؟ ما باید بدانیم که جهان روانی توسط جهان اقتصادی و اجتماعی احاطه شده است؛یعنی جایی که فرض شده بود همه مشکلات حل شده و شخص برای انتخاب ترجیهات خود،کاملا آزاد است و این انتخاب بدون در نظر گرفتن محدودیتهای اجتماعی و اقتصادی،در نظر گرفته (1).
طرح زیر،تحلیلی از نیروهای روانیای که تنش مورد نظر را ایجاد میکنند: (به تصویر صفحه مراجعه شود) تا اینجا ما سه فرآیند را به صورت مجزا به تصویر کشیدیم که البته باید فراموش نشود که این سه نیرو،تحت تأثیر رابطه انسان با خداوند و یا مبدأ هستی عمل میکنند و این عامل،یکی از عوامل مؤثر در تمام آنها است.
این کار، بدین دلیل است که سطح سه نیروی اول با نیروی چهارم متفاوت است و نمیتواند بهطور موازی تحلیل شود و از همین رو،در کل،تأثیر آن را در ادامه تحلیل خواهیم کرد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) همانطور که گفتیم،این سه نیرو نیز تحت تأثیر نیروی چهارم؛یعنی همان اعتقادات هر فرد، قرار دارد که ما در این مقاله،اثر آن را در هر جهان،با فرهنگ نشان دادیم و رفتارهای عملی در نتیجه عملکرد همزمان این نیروها ایجاد میشود.
در واقع،میدانیم که برخی از قسمتهای سطح خرد به صورت واقعی و در جریان اقتصادی جهان واقع رخ میدهد و جایی برای نفوذ روابط فلسفی و همچنین رابطه با مبدأ هستی ندارد؛مانند موقعیت در ساختار اجتماعی، موقعیت در توزیع،و یا منابع موجود در اقتصاد که ربطی به ایدئولوژی ندارد."