چکیده:
یافتههای عملی نشان میدهد که اصلیترین مانع بر سر منافع استعمارگران در جوامع اسلامی، اسلام و باورهای دینی مردم و روحانیت اصیل است. از اینرو، آنان حمله به اسلام و روحانیت را با دو هدف تعقیب کردند: اول تخفیف، استهزا کاهش شان و منزلت روحانیت نزد مردم، به گونهای که هرگونه حمایت مردمی را از آنان سلب نمایند. دوم آنکه، به خود روحانیان بباورانند که دین، از سیاست و امور اجتماعی جداست و بدینسان انگیزه آنان را برای حرکت و اصلاح امور اجتماعی سلب کنند. این هدف با ترویج اندیشه جدایی دین از سیاست (سکولاریسم) دنبال شد. هرچند دشمنان تبلیغ میکنند که دین و شریعت از سیاست و اداره امور جامعه جداست، ولی با این حال، در همه مقاطع، نقش علما و روحانیان نقشی مهم و تاثیرگذار بوده است. در این تحقیق، تلاش شده است تا روشن شود که آیا دخالت در سیاست و جامعه از روحانیت مورد انتظار است یا روحانیت باید به امور فردی و روابط بین انسان و خالق بپردازد؟ حضرت امام قدسسره به پیوند عمیق سیاست و دیانت معتقد بودند و با اندیشه جدایی دین از سیاست به شدت مخالفت میکردند. این موضوع با استفاده از دیدگاهها و اندیشههای ایشان، مورد بررسی و بحث قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"2 اما علیرغم این دیدگاه و پایبندی عملی به آن، حتی در آن شرایط ویژه، توطئههای بزرگ و کوچک دشمنان و بدخواهان و عملکرد ناسالم و ناکارآمد غیرروحانیانی که متصدی امور سیاسی ـ اجرایی شده بودند، حضرت امام و یاران ایشان بر خلاف میل شخصی، برای حفظ دستاوردهای سالها مبارزه و جهاد، شانههای خود را زیر بار سنگین مسئولیتهای گوناگون نظام جمهوری اسلامی نهادند؛ یعنی در حالی که اوضاع کشور از هم گسیخته بود و مخالفان داخلی و دستنشاندگان قدرتهای اهریمنی و نیز غارتگران خارجی و مشخصا آمریکای ستمگر و متجاوز دست به انواع توطئهها و دشمنیها علیه نظام نوپا و الهی ـ مردمی جمهوری اسلامی زده بودند و لحظهای دست از توطئه برنمیداشتند و از فتنههای قومی تا آشوبهای گروهکی تا حمله آمریکا به صحرای طبس و جنگ تجزیهطلبانه کردستان و در نهایت، تحمیل جنگی هشت ساله بر ملت ایران، حضرت امام و یاران ایشان سنگر را خالی نکردند و مانند دوران مبارزات طولانیمدت، همه وجود خود را وقف راهی کردند که سالها پیش آغاز کرده بودند.
دیدگاه ایشان درباره حضور روحانیت در امور اجرایی این بود که روحانیت در کارهای اجرایی کمتر شرکت کند و فقط ناظر و پشتوانه امور باشد؛ ولی پس از گذشت چند سال از وقوع انقلاب، به دلیل اشغال مناصب حکومتی توسط افراد ناصالح، حضرت امام از بنای اولیه خود عدول کردند و به لزوم حضور روحانیت در صحنه مدیریت کشور تصریح نمودند، ولی همچنان کارکرد و رسالت اصلی روحانیان را همان فعالیتهای علمی، تحقیقی و تبلیغی میدانستند و در رأس هرم همه این وظایف، خودسازی علمی و عملی را لازمه کار روحانیت میدانستند."