چکیده:
مطالعات اجتماعی دین، علیرغم اهمیت فراوان آن در ایران، مورد اهتمام کافی قرار نگرفته است. اغلب مطالعات در این زمینه از دو نقیصه بزرگ رنج میبرند. اولا، به وجه تمایز و مختصات امر دینی توجه نمیشود و اغلب آن را از سنخ سایر پدیدههای اجتماعی قلمداد میکنند. ثانیا، روششناسی به کار رفته در این مطالعات اغلب ماهیت تجربهگرایانه دارد؛ زیرا پارادایم اصلی حاکم بر مطالعات دینی در ایران هنوز پارادایم پوزیتویستی واقعیت اجتماعی دورکیم است. این در حالی است که اغلب پدیدههای دینی، به ویژه دینورزی از نوع توحیدی آن، از ویژگیهای منحصر به فردی برخوردار است که آن را با سایر پدیدههای اجتماعی غیر قابل قیاس میکند. این نوشتار به بررسی آرای میرچا الیاده میپردازد. مطالعات پدیدارشناختی وی تا حدودی از این امتیاز برخوردار است که با تاکید بر استقلال امر دینی، از پارادایم پوزیتویستی مطالعات دینی فاصله میگیرد و همین امر میتواند الهامبخش ما در جهت تلاش برای دستیابی به روششناسی متناسب با ویژگیها و مختصات پدیدههای دینی باشد. نویسنده با رویکرد نظری به مسئله، تبیین مطالعات دینی از منظر غیرپوزیتویستی در آرای میرچا الیاده را هدف اصلی خویش قرار داده است.
خلاصه ماشینی:
"از اینرو، از نظر الیاده نمادگرایی بخش مهمی از ادیان جهانی را تشکیل میدهد و اساسا تنها به میانجی نمادگرایی است که جهان ماورایی و غیر قابل وصف و فهم پدیدارهای دینی در فرهنگهای باستانی و قدیمی و حتی ادیان موجود و معاصر، میتواند با عمیقترین لایههای ذهن پیروان خویش ارتباط برقرار نماید و امر دینی را از یک تجربه منحصر به فرد غیرقابل وصف به یک حیات پیچیده، رازآلود و سرشار از معانی بدل نماید.
او با طرح «تجربه امر مقدس» رودولف اوتو، به نظر خودش تعریف جوهری از امر مقدس به عنوان گوهر مشترک ادیان مطرح نموده است، حال اینکه هیچگاه روشن نمیسازد که ویژگیهای این «تجربه امر مقدس» چیست؟ چگونه تجربه امر مقدس از سایر احساسات عمیق وصفناپذیر همانند خلسههای ناشی از نشئههای اعتیادآور، یا توهمات روانی فرد بیمار و روانپریش تفکیک میشود؟ آیا هر احساس عمیق و وصفناپذیر را میتوان تجربه امر مقدس به شمار آورد؟ بنابراین، گذشته از اینکه تعریف اوتو و الیاده از «امر دینی» بسیار سادهسازیشده، سطحی و بدون در نظرداشت لایههای پیچیده، رازآلود و ماورایی آن بیان شده است، به نظر میرسد آنها خود نیز به درک روشنی در باب تعریف خویش از «امر دینی» دست نیافتهاند و البته این مشکل از آنجا ناشی میشود که اشتهای مفرط برای دستیابی به تعریفی واحد و فراگیر از پدیدههای فیحد ذاته متنوع و گوناگون ما را وامیدارد تا بدون توجه به پیچیدگی، تکثر ابعاد و گونهگونی پدیدههای اجتماعی، آنها را به صورت انتزاعی و خارج از وضعیت و زمینههای تاریخی، اجتماعی و فرهنگی آن مورد مطالعه قرار دهیم و آنگاه تکههایی از واقعیت را جاهطلبانه به جای کل واقعیت قرار دهیم."