چکیده:
نظر به اینکه علم بودن یک علم مرهون انسجام مسائل و انسجام مسائل در گرو عاملی وحدت آفرین است؛ اغلب حکما این عامل وحدت آفرین را موضوع علم می خوانند. پرسش اصلی مقاله حاضر تبیین رابطه موضوع و مسائل فلسفی طبق دیدگاه ابن سینا و ملاصدراست. چنان که در منطق آمده، موضوع هر علم چیزی است که در آن علم از عوارض ذاتی آن بحث می شود؛ به تعبیر دیگر محمولات هر علم و مسائل آن از عوارض ذاتی آن است، لذا بین موضوع هر علم و مسائل آن رابطه تنگاتنگی برقرار است. طبق دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا، موضوع فلسفه - در مقام تعریف - «موجود بما هو موجود» است و مسائل آن نیز از عوارض ذاتی وجودند، اما تطبیق قواعد منطقی علم شناسی بر همه آنچه به عنوان مسائل فلسفی مطرح است، بسیار چالش برانگیز است؛ چرا که در مقام تعریف، مسائل فلسفه باید از عوارض ذاتی «موجود بما هو موجود» باشند، اما در مقام تحقق به مشکل برخورده و به نظر می رسد در برخی از مسائل فلسفی این نکته رعایت نشده است؛ لذا شکافی میان مقام تعریف و مقام تحقق فلسفه، به وجود می آید که باید برای پر کردن این شکاف و رسیدن به فهمی دقیق از موضوع فلسفه و مسائل مطرح شده در آن و چگونگی هماهنگی میان موضوع و مسائل آن تلاش هایی انجام شود.
خلاصه ماشینی:
طبق ديدگاه ابن سينا و ملاصدرا، موضوع فلسفه -در مقام تعريف - «موجود بما هو موجود» است و مسائل آن نيز از عوارض ذاتي وجودند، اما تطبيق قواعد منطقي علم شناسي بر همة آنچه به عنوان مسائل فلسفي مطرح است ، بسيار چالش برانگيز است ؛ چرا که در مقام تعريف ، مسائل فلسفه بايد از عوارض ذاتي «موجود بما هو موجود» باشند، اما در مقام تحقق به مشکل برخورده و به نظر مي رسد در برخي از مسائل فلسفي اين نکته رعايت نشده است ؛ لذا شکافي ميان مقام تعريف و مقام تحقق فلسفه ، به وجود مي آيد که بايد براي پر کردن اين *عضو هيئت علمي دانشگاه الزهرا(س ) drztavaziany@yahoo.
هر چند ابن سينا و ملاصدرا هر دو موضوع فلسفه را «وجود» دانسته اند؛ اما با توجه به اينکه در تعريف عوارض ذاتي گفته شده است محمولاتي که بدون واسطه بر موضوع حمل مي شوند يا با واسطة مساوي و اگر محمولي با واسطه حمل شود و آن واسطه اعم از موضوع يا اخص از موضوع باشد آن محمول ، محمول ذاتي نبوده و طرح آن در آن علم موضوعيت نخواهد داشت ؛ حال با عنايت به اينکه هر دو فيلسوف اين تعريف از عوارض ذاتي را پذيرفته اند، با بررسي موضوعاتي که در مجموعة مباحث فلسفي ايشان راه يافته است و به گمان ايشان جزء مسائل فلسفي تلقي شده است ، بايد ديد چرا بعضي از مسائل در فلسفة ملاصدرا در حوزة مباحث فلسفي داخل گشته که في المثل ابن سينا آنها را داخل در فلسفه ندانسته است و اين امر سبب چالشي ميان ديدگاه ايشان شده است .