چکیده:
تحولات اخیر در خاورمیانه از جنبههای مختلف داخلی و بینالمللی قابل بررسی و توجه است؛ تأثیرگذاری خیزشهای مردمی سراسر خاورمیانه بر امنیت ملی کشورمان یکی از حوزههایی است که علیرغم اهمیت آن، کمتر مورد بحث و کنکاش قرار گرفته است. در این مقاله ضمن ارائه تعریفی جامع از مفهوم امنیت و با تمرکز بر تعریف ارائه شده از سوی مکتب کپنهاگ، اثرات مثبت و منفی امنیتی حاصل از این تحولات بر امنیت ملی ایران در قالب دو بخش فرصتها و چالشها مطرح شده است. در این مقاله علاوهبر معرفی فرصتهای پیشروی دستگاه دیپلماسی کشور برای استفاده از این تحولات در راستای تقویت امنیت ملی کشور، چالشهای امنیتی ناشی از این تحولات گسترده در سطح منطقهای نیز توضیح داده شده است.
Recent developments in the middle-east can be studied and
noted from different domestic and international aspects;
how public uprisings all over the middle-east may exert
influence on our national security is one the arenas that
despite its importance- has rarely been discussed and
analyzed. In this article, while a comprehensive definition for
the concept of the security has been presented with a
concentration on the definition presented by Copenhagen
school of thought, positive and negative security impacts
these developments on Iran’s national security has been put
forth in two sections: opportunities and challenges. In
addition to introducing opportunities for the country’s
diplomatic system to utilize these developments to reinforce
national security, this article also explains security challenges
of these extensive developments in the regional level.
خلاصه ماشینی:
از یکسو پررنگ شدن نقش اسلام در تحولات اخیر خاورمیانه و از سوی دیگر، توان عملیاتی و تأثیرگذاری جمهوری اسلامی در روند تحولات و رقابتهای سیاسی در منطقه سبب شده است بیداری اسلامی، در قالب یک متغیر مستقل، حامل پیامدهای مثبتی برای امنیت ملی جمهوری اسلامی باشد.
5. انزوای سیاسی و کاهش امنیت اسرائیل در منطقه ثابت ماندن برداشتهای تهدیدآمیز اسرائیل از توان فناوری/ نظامی ایران و متحدانش در منطقه، پیش و پس از جریان بیداری اسلامی، سقوط حکومتهای همسو با دولت اسرائیل در برخی کشورهای عربی منطقه، اصلاح ساختارهای سیاسی در برخی کشورهای همسو با اسرائیل در منطقه، کاهش سطح همکاریهای کشورهای عربی منطقه و تقویت گفتمان اسرائیلستیزی، افزایش تنفر از آمریکا در افکار عمومی منطقه و کاهش نفوذ و تأثیرگذاری این کشور بر دولتهای جدید در منطقه (Inbar, 2011: 42) بحران اقتصادی جهانی و ناتوانی اسرائیل در افزایش چشمگیر بودجههای نظامی خود، در کاهش امنیت سیاسی و نظامی اسرائیل در منطقه و در مقابل آن، افزایش ضریب امنیتی جمهوری اسلامی مؤثر بوده است.
فارغ از مسائل داخلی و بینالمللی کشور، موج بیداری اسلامی نیز سبب شده است دوباره تمرکز حول این سه موضوع افزایش یابد و فشارهای مضاعفی بهدلیل این تحولات بر کشور وارد شود؛ فشارهایی که بهشدت از میزان قدرت نرم ایران در منطقه و جهان میکاهد و میتواند پیامدهای منفی برای امنیت سیاسی، نظامی، اقتصادی و هستیشناختی کشور ما داشته باشد.