چکیده:
«انسان» و مسائل مرتبط با او، از نخستین مباحث مهمی است که در هر جهانبینی و ایدئولوژی، به آن توجه میشود؛ مسائلی همچون آینده تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی جهانی که در آن زندگی میکند و اینکه آیا به راستی خواهان چیست. لذا فلسفهها و رویکردهای گوناگون و ادیان متعدد، هریک به نحوی سعی داشتهاند تا این سؤال را پاسخ گویند. مقاله حاضر نیز در پی پاسخ به این سؤال است و اینکه آیا جدای از نظریات ایدئولوژیک، میتوان در میان رویکردهای موجود در غرب، طرح و تئوری تازهای در این باره یافت و نظریات روانشناسی، جامعهشناسی و یا نظریهای همچون فوتوریسم یا موعودگرایی، تا چه اندازه به موعود مطلوب انسان دست یافته است؟ مقاله ضمن بیان خواستههای انسان مدرن، از آینده و دولت موعود و ذکر دلایلی در فراگفتمانی این نیاز، در نهایت بر این نکته تأکید میکند که موعود دین اسلام، بهترین مصداق در تحقق تمام این خواستهها به نحو مطلوب است. به عبارت دیگر، اسلام عقیده به غیب را به عقیدة به واقعیت تبدیل میکند و انسانها را از پیجویی منجی موهوم در آینده، به ایمان به منجی زنده و معاصر سوق میدهد.
خلاصه ماشینی:
"اما این توجه به مقام و منزلت انسانی که در اسلام و دکترین مهدویت مطرح است، چه گسترهای از انسانها را دربر میگیرد؟ آیا زمینهسازی برای ظهور او میتواند نیازی اساسی برای همگان باشد؛ نیازی که انگیزه تلاش و ساختن و ساخته شدن گردد؛ نیازی که توجه به آن خواستههای انسانی را به هم پیوند دهد؟ مصداق واقعی چنین موعودی کیست؟ موعود، فراگفتمان، انسان مدرن عقیده به ظهور موعود و زمینهسازی در جهت تحقق آن، علاوه بر آنکه در کتاب و سنت به طور صحیح و متواتر وجود دارد و از نظر مبانی فکری و ایدئولوژیک، اندیشهای مستقل از جریان مدرن و فلسفه مدرن است، موعودخواهی و موعودطلبی، فکر و عقیدهای است که از خواستههای درونی و باطنی هر انسان دردکشیده و متوجهی در عصر مدرن به شمار میرود.
امام در دکترین مهدویت، در حقیقت تریاق قاطعی است که بنیان اصیل امنیت فردای خود را حتی از همان دوران غیبت و منش انتظار و پایگاه معنوی امامت بنا نهاده؛ زیرا امام زمان( نزد شیعه، مفهوم اعلایی به شمار میآید که مکمل مفهوم «غیبت» است، امامی که اگرچه در غیبت قرار دارد، وعده آمدن او، آرامش را به قلبها هدیه میکند؛ امام زندهای که عدالتخواهی او نه فقط یک شعار سیاسی، بلکه یک جریان و یک مذهب عینی است که تا هنگام ظهور مفاهیم انسانی در زندگی تمام انسانها و نیل به تکامل اخلاقی و عقلانی، باقی خواهد ماند و آنچه در بعثتها مطرح بود و بیش و کم امکان دسترسی بدان پدیدار میگشت، در عصر او جامه عمل خواهد پوشید."