خلاصه ماشینی:
"بانکهای مرکزی میبایستی در قبال تصمیمات وسیاستهایی که اتخاذ میکنند،به عموم مردم پاسخگو باشندو چه در تئوری و چه در عمل ثابت شده است که سیاستهایپولی و اقتصادی که به دور از فشارهای سیاسی تدوین شدهاند،به نتایج و دستاوردهای درخشانی منتهی شدهاند و ثبات مالی وپیامدهای مثبت و کلان اقتصای را در پی داشتهاند.
استقلال بانک مرکزی یکی از اصول پذیرفته شده و جاافتاده نزد بسیاری از(به تصویر صفحه مراجعه شود)سیاستگذاران،دانشگاهیان و صاحبنظران آگاه در سرتاسردنیا،عبارتست از اینکه سیاستهای پولی و مالی میبایستیتوسط مقامات سیاسی تدوین شوند،اما فرایند هدایت و پیشبرداین سیاستها و به عرصه عمل درآوردن آنها میبایستفارغ از کنترل نیروهای سیاسی صورت پذیرد.
از سویی دیگر،حدود استقلال بانک مرکزی را میبایستیبا توجه به کیفیت عملکردی آنها در حوزههای غیر پولی سنجید،یعنی اینکه تأثیرگذاری و نقشآفرینی مثبت بانکهای مرکزیدر زمینه نظارت بر نظام بانکی و عملکرد مالی و عملیاتی بانکها،نقش بسزایی در تعیین میزان استقلال و حدود اختیارات این نهاددارد.
با ارایه تصویری روشن در ارتباط با نقش نظارتی و کنترلیبانکهای مرکزی و موفق عمل کردن آنها در این حوزه استکه اعتماد عمومی نسبت به بانکهای مرکزی جلب شده و زمینه(به تصویر صفحه مراجعه شود) برای اعطای استقلال بیشتر به منظور انجام سایر کارکردهافراهمتر میشود.
در بخش بهبود سیاستهای عملیاتی بانکهایمرکزی،ما شاهد تقویت اقتدار و استقلال بانکهای مرکزیبرای تصمیمگیری و سیاستگذاری برای اجرای برنامهها واهداف مقرر بودهایم که این امر شامل افزایش شفافیت واطلاعرسانی از سوی کمیتههای سیاستگذاری پولی نیز میشودکه باعث تحقق هدف تثبیت قیمتها به عنوان یکی از اهدافمورد تأکید در بسیاری از برنامهریزیهای سیاسی گردید."