چکیده:
هدف این تحقیق بررسی و مقایسه اثر بخشی روان درمانگری « شناختی – رفتاری » و روان درمانگری « ترکیبی» در بالا بردن سطح توجه، تقویت سازماندهی ادراک دیداری – حرکتی، تنظیم رفتار در خانه و مدرسه، افزایش حرمت خود، کاهش اضطراب و افسردگی در کودکان مبتلا به « ای . دی . اچ . دی .» (فزون کنشی همراه با کمبود توجه ) در سطح هوشی متوسط پایین و متوسط بالا بود. جامعه آماری، کودکان پایه های اول، دوم، وسوم ابتدایی مناطق 6، 9، 10، آموزش و پرورش شهر تهران بودند . نمونه تحقیق را 40 کودک مبتلا به « ای . دی . اچ . دی » تشکیل داده اند که 20 نفر در سطح هوش متوسط پایین و 20 نفر در سطح هوش متوسط بالا بودند که در معرض دو روش درمانگری « شناختی – رفتاری » و درمانگری « ترکیبی» قرار گرفتند. و به علاوه از 50 کودک عادی همتا شده نیز به عنوان نمونه در این تحقیق استفاده شد . تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل واریانس عاملی و آزمون t انجام شد. نتایج نشان داد که کاربرد دو روش درمانگری مذکور و تاثیر آنها در تخفیف نشانه های اختلال مذکور با سطح هوش ارتباط ندارد. همچنین بین دو روش درمانگری از لحاظ اثر بخشی بر کاهش نمره پرسشنامه های نشانه شناسی چهارمین مجموعه تشخیصی و آماری بیماریهای روانی، افسردگی، و بالا بردن سطح توجه، تفاوت معنی داری وجود نداشت . اما « درمانگری شناختی – رفتاری » در کاهش نمره « پرسشنامه راتر» فرم معلم و نمره خطای آزمون « بندر گشتالت » به طور معنی داری موثرتر از درمانگری ترکیبی بود. درمانگری شناختی–رفتاری و همچنین درمانگری ترکیبی به جز در متغیر افسردگی، موجب بهبود معنی دار همه متغیرهای وابسته شدند. مقایسه آسیب شناختی و کارآمدی بین دو گروه نشان داد که سازمان دهی ادراک دیداری – حرکتی، حرمت خود، و توجه کودکان مبتلا به اختلال « ای . دی . اچ . دی .» از کودکان عادی با اطمینان 99% ضعیف تر است با این که سطح افسردگی آنان با اطمینان 99 % بیشتر از کودکان عادی است ولی تفاوت سطح اضطراب آنان با کودکان عادی در سطح 5 درصد معنی دار نیست. سطح کارآمدی کودکان « ای . دی .اچ . دی .» در پاره آزمونهای طراحی با مکعب ها نمادنویسی، و تشابهات 1.50 نمره تراز شده و میانگین نمرات تراز شده نماد نویسی 4.72 نمره تراز شده ؛ کمتر از کودکان عادی به دست آمد . فارغ از تفاوت معنی دار آماری فقط سطح کارآمدی آنان در پاره آزمون نمادنویسی از نظر نشانه های روان عصب شناختی معنی دار است یعنی بیش از 3 نمره تراز شده کمتر از کودکان عادی می باشد. همچنین بهره هوش عملی آنان با 99 درصد پایین تر از کودکان عادی است ولی این تفاوت برابر با 4.48 نمره بهره هوش می باشد که از نظر ضوابط روان عصب شناسی معنی دار نیست یعنی این تفاوت به 15 نمره بهره هوش نمی رسد افزون بر این از نظر بهره هوش کلامی و کلی بین دو گروه تفاوت آماری معنی داری بدست نیامد.