خلاصه ماشینی:
"روایتگری سنتی تاریخ در جامعۀ ایرانی و امکان بهرهگیری از آن در آموزش تاریخ دکتر عبد الرسول خیراندیش تا پیش از آنکه آموزشهای رسمی همگانی متداول شود و رسانهها همهکس و همهجا را زیر پوشش و تأثیر خود بگیرند،در جامعۀ ایرانی،افراد و فعالیتهای فرهنگی خاص وجود داشتند که وظیفۀ آموزش تاریخ را برای همگان انجام میدادند؛ازجمله: نقالان:به کسیکه در قهوهخانهها و مجالس مشابه آن،داستانهای شاهنامه را برای مردم میخواند،نقال میگفتند.
در دورۀ قاجاریه در تهران، محل خاصی برای تعزیهخوانی وجود داشت به نام«تکیۀ دولت»هماکنون نیز در بعضی از شهرها و روستاهای ایران، تا پیش از آنکه آموزشهای رسمی همگانی متداول شود و رسانهها همهکس و همهجا را زیر پوشش و تأثیر خود بگیرند،در جامعۀ ایرانی،افراد و فعالیتهای فرهنگی خاصی وجود داشتند که وظیفۀ آموزش تاریخ را برای همگان انجام میدادند شبیهخوانی به طور مداوم اجرا میشود.
این راویان در دورهای که اکثریت بالایی از جمعیت بیسواد و فاقد امکانات خواندن و نوشتن بودند و نیز کتاب و معلم به میزان اندکی وجود داشت،با بهرهگیری از این فعالیتها و مشاغل،به خوبی و به نحوی تأثیرگذار،آموزش شفاهی همگانی تاریخ را انجام میدادند.
اینگونه فعالیتها نهتنها برای جامعۀ گذشتۀ ایرانی واجد اهمیت بسیار بود و نشان میدهد که تا چه اندازه فرهنگ عمومی جامعه به دانش و حافظۀ تاریخی خود به عنوان عاملی هویتبخش و وحدتآفرین اهتمام داشته است،از پیشرفت قابل توجه ایرانیان در زمینۀ آموزش همگانی تاریخ نیز حکایت میکند.
با همۀ این احوال،نکات ششگانهای که با بررسی خصوصیات روایتگری سنتی بدان اشاره شد،موارد قابل توجهی در خود دارد که موجب میشود آموزش تاریخ از پویایی،کارایی و آزادی عمل خاصی برخوردار باشد."