چکیده:
عصمت در لغت، به معنای بازدارندگی و منع، و در علم کلام به معنای بازدارندگی از گناه و اشتباه به کار می رود. آنچه در این نوشتار مورد نظر است، بررسی سیر تاریخی مسئله عصمت امام در تاریخ اندیشه شیعه امامیه تا پایان سده پنجم هجری است. بر اساس مهم ترین یافته های این تحقیق، نظریه عصمت امام پیش از آنکه به وسیله متکلمان شیعی مطرح شود، در آیات قرآن کریم و نیز سنت نبوی نمودی آشکار داشته، چنان که سخنان صحابه رسول خدا مؤید چنین ادعایی است. اگرچه شبهاتی چند درباره اعتقاد یا عدم اعتقاد صحابه ائمه اطهار به وسیله برخی نویسندگان مطرح شده است، تحقیق و واکاوی در این مسئله خلاف این شبهات را ثابت می کند.
خلاصه ماشینی:
نگارنده در این تحقیق، افزون بر ردیابی مسئلة عصمت در عصر نبوی و پس از آن، عصر حضور ائمه اطهار(، با بررسی دیدگاههای نه متکلم امامی عصر غیبت، یعنی ابنقبه، محمدبنجریر طبری، شیخ مفید، سید مرتضی، ابوالصلاح حلبی، ابوالفتح کراجکی، عبیدالله سدآبادی، شیخ طوسی و ابراهیم نوبختی، به تحلیل تاریخی این مسئله در طول این پنج قرن پرداخته است.
نگاهی کلی به دیدگاههای اصحاب لغت، ما را به این نتیجه میرساند که اولا عصمت از عصم، به معنای بازداشتن است که فعلی متعدی است، مطاوعة آن اعتصام یا استعصام است و در حقیقت باید گفت عاصم و معتصم (= مستعصم) دو نفر هستند؛ ثانیا عصمت، اسم برای آن چیزی است که فعل «عصم» به وسیله آن محقق میشود؛ از اینرو بر اموری همچون طناب و قلاده اطلاق شده است؛ ثالثا در عصمت، به طور غالب یا به طور دائم، بازداشتن از خطر مورد توجه است؛ حال این خطر میتواند گناه باشد یا شری دیگر مانند غرقشدن و مانند آن؛ رابعا در تحقق حقیقت عصمت، به هر معنا (دفع، منع، حفظ) که در نظر گرفته شود، اختیار شخص معتصم امری پذیرفته شده است؛ به بیان دیگر، فرایند تحقق عصمت چنین است که معتصم به آنچه عاصم به او داده که همان «عصمت» است، چنگ زده و بدینترتیب معنای کنونی عصمت تحقق مییابد؛ ضمن آنکه تا زمانی که شخص عاصم، کار خود را انجام ندهد، باز هم معنای کنونی عصمت محققنخواهد شد.
افزون بر آن، متکلمان معتزله نیز واژه «لطف» را در تعاریف خود به کار بردهاند؛ برای نمونه میتوان به قاضی عبدالجبار معتزلی اشاره کرد که در کتاب معروف المغنی، فصلی را با عنوان «فصل فی معنی وصف اللطف بانه عصمه» مطرح میکند 402 و ابن ابیالحدید معتزلی نیز مینویسد: «قال اصحابنا: العصمه لطف یمتنع المکلف عن فعله من القبیح اختیارا»: 403 اصحاب ما گفتهاند عصمت، لطفی است که مکلف با وجود آن از روی اختیار، از فعل قبیح بازداشته میشود.