چکیده:
کثرت نقل های فریقین حاکی از آن است که در زمان نزول آیه ولایت، امیرالمؤمنین علیه السلام در رکوع نماز، انگشتر خود را به سائلی بخشیده اند. این امر، علاوه بر آنکه مصداق اولیه و قطعی از گروه سوم اولیا ـ پس از خدا و رسول صلی الله علیه وآله وسلم ـ را مشخص می کند، ترجمة «ولی» به «سرپرست و صاحب اختیار» را بیش از پیش تثبیت می نماید؛ لذا چنانچه انطباق آیه با شأن نزول مخدوش گردد، برای شبهه گران پرسود می نماید. از این رو برخی تلاش کرده اند با ارائة معنای «خضوع» برای «رکوع»، بدین سو حرکت کنند. ما در مقاله حاضر، پس از مروری بر پیشینة این شبهه و سرنخ هایی از آن در روزگار معاصر، نشان خواهیم داد که این ادعا، فاقد پشتیبانی علمی است.
خلاصه ماشینی:
"در تکمیل شواهد فوق، سرنخ معنای «خضوع» را در سایر کتب لغت دنبال می کنیم: مدرک5: راغب اصفهانی (متوفای 502ق) که او نیز متقدم و کتابش از منابع مهم لغت قرآنی است می نویسد: الرکوع: الانحناء، فتارة یستعمل فی الهیئة المخصوصة فی الصلاة کما هی، و تارة فی التواضع و التذلل، إما فی العبادة و إما فی غیرها نحو: (یا أیها الذین آمنوا ارکعوا و اسجدوا) (حج/77)، (و ارکعوا مع الراکعین) (بقره/43)، (و العاکفین و الرکع السجود) (بقره/125)، (الراکعون الساجدون) (توبه/112) قال الشاعر: أخبر أخبار القرون التی مضت/ أدب کأنی کلما قمت راکع؛25 رکوع به معنای خمیدگی است؛ پس گاه در معنای وضعیت مخصوص در نماز ـ آن طور که هست ـ به کار می رود و گاه به معنای تواضع و اظهار کوچکی؛ در عبادت و غیر آن؛ مانند: (ای کسانی که ایمان آوردهاید، رکوع کنید و سجده کنید)(حج/77)، ([و نماز را بپا دارید، و زکات را بپردازید] و همراه رکوع کنندگان رکوع کنید) (بقره، 43)، (و مجاوران و رکوعکنندگان و سجده کنندگان»(بقره، 125)، Pرکوعکنندگان و سجده کنندگان) (توبه، 112) شاعر گفته: [آیا جز این است که اگر مرگم تأخیر شود / حتما بر عصا تکیه میکنم و انگشتانم بدان مشتاق میشود / و در آن صورت] از اخبار قرون گذشته خبر میدهم / آهسته حرکت میکنم و هرگاه برخیزم، خمیده هستم."