چکیده:
حکم در لغت، دارای معانی زیادی از قبیل منع، علم و قضاوت می-باشد. اما معنای آن در ترکیب «حکم حکومتی»، همان تصمیماتی است که حاکم شرع ـ به منظور اداره جامعه و رسیدن به مصالح مردم در زمینه های مختلف قضایی، سیاسی، نظامی، احکام جزایی و غیره ـ صادر می کند. چنین حکمی؛ خواه از پیامبر9، یا امام7 و یا فقیه صادر شود، مانند حکم الهی که از جانب خداوند متعال صادر می شود، شرعی است و آثار و لوازم شرعی دارد. در این مقاله با ادله ای همچون آیه «افتراء» و آیه «اطیعوا الله» و غیره این ادعا را اثبات خواهیم کرد. بعضی از علما، مانند علامه طباطبایی، حکم حکومتی را مطلقا ـ خواه از پیامبر9، یا امام7 و یا ولی فقیه صادر شود ـ شرعی ندانسته اند؛ اما به نظر می رسد این ادعا قابل قبول نبوده و مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
شرعیبودن حکم حکومتی یکی از مباحث مهمِ قابل طرح، دربارة حکم حکومتی این است که آیا اساساً چنین حکمی، شرعی است؟ برای روشنشدن اين موضوع، باید چند مسأله را مورد بررسی قرار دهیم، اين مسائل عبارتند از: الف) مراد از حکم شرعی چیست؟ ب) اگر حکم حکومتی، شرعی است، چه ادلهای برای اثبات آن میتوان ذکر کرد؟ ج) شبهاتی که دربارة شرعیبودن حکم حکومتی وجود دارد یا ممکن است به ذهن خطور کند را چگونه میتوان برطرف کرد؟ Article XXV.
اما سؤال مهمي که در اینباره وجود دارد، این است که نحوة انتساب حکم به خداوند باید چگونه باشد؟ آیا ضرورت دارد که نحوة نسبت حکم به خدا، صدوری باشد؛ یعنی خداوند، صادرکننده بیواسطه حکم باشد، یا اینکه در شرعیبودن حکم، همین بس که بتوان حکم را به خدا نسبت داد؟ اگر چه حکم، مستقیماً از جانب خداوند متعال صادر نشده باشد و از کسی مثل پیامبر اکرم9 که خدا او را حاکم اسلامی قرار داده است، صادر شده باشد.
حال چنین احکامی؛ مثلِ حرمت گوشت الاغ (حرّ عاملی، 1414ق، ج24، ص117) به مقتضای حصری که در آیه وجود دارد (طباطبایی، 1393ق، ج10، ص 85)، یا باید از مصادیق «ما اَذِنَ اللهُ» باشد؛ یعنی شرعی باشد و یا از مصادیق افتراء و دروغ بر خدا، اما با توجه به بطلان فرض دوم، میتوان نتیجه گرفت که حکم حکومتی پیامبر، شرعی است؛ زیرا حکمی که افتراء و دروغ است، هرگز وجوب اطاعت به آن تعلق نميگيرد.
به همین بیان، میتوان اثبات کرد که احکام حکومتی صادر شده از امامان معصوم: نیز داخل در «ما اَذِنَ اللهُ» هستند؛ یعنی شرعیاند؛ زیرا چنین احکامی مانند احکام رسول الله، وجوب اطاعت دارند و از مصادیق افتراء نخواهند بود و دلیل واجبالاطاعة بودن آنها، آیة «أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ» است.