خلاصه ماشینی:
"با توجه به مطالب فوق،و با عنایت به این مطلبکه بههرحال اشیل با درک ظریف موقعیت خویشبه عنوان نویسندهای آگاه و پیشرو دست به خلق ایناثر زده و در سال 470 قبل از میلاد مسیح9نیزنخستین اجرای آن بر صحنه آمده اکنون این سؤالمطرح است که پس از حدود 25 قرن،کدامضرورت،اجرای پرومته در زنجیر را به وجود آورده؟ اکنون چه وقت سرودن غمنامۀ پرومته است؟اجازه بدهید در همین جا حاشیهای برویم و از خودبپرسیم اگر اشیل 25 قرن پیش توهمات بیهودهمردمان زمان خویش را به باد مسخره گرفته اینکآیا باز هم همان مسائل،از اصلیترین مسائل جامعهماست؟اشیل به روزگاری میزیسته که در واقعاعتقادات بیجا،دشمن اصلی پیشرفت مردم بودهو درد اصلی تلقی میشده ولی اکنون چه؟ امروز زئوس کیست و پرومته کدام؟اگر مشخصاست چرا به زبان امروز بیان نمیکنیم و اگر مشخصنیست،بیائیم آنرا مشخص کنیم.
باید نمایشهای همچون پرومتهاجازه اجرا پیدا کنند ولی آیا ما به عنوان کسانی کهمسئولیت و تعهدی بر دوش داریم خود باید لحظهایبیندیشیم که واقعا درد مردم امروز چیستو کجاست؟آیا اینکه گفته شود فلانی،بهمان نمایشرا به صحنه کشید افتخار است؟آیا اینک وقت آناست که افکار باطل زئوسهایی که به دیدن پرومتهمیآیند و در نهایت خود را با پرومته مقایسه میکنندو شادمان خود را قهرمان نمایش میپندارند بهصحنه آید یا غمنامۀ پرمتۀ رنج دیده که اسیر همیناندیشههای باطل زمان خویش بوده؟اصولا:فضای(به تصویر صفحه مراجعه شود)حاکم بر هر نمایشی از نوع انتخاب گرفته تا جو سالنو تماشاگر گویای همهچیز است."