خلاصه ماشینی:
"چرا؟ برای اینکه وقتی شما تکیه را منحصرابر نیروهایی میگذارید که از اول کوچکترینعلاقهای به چیزی به نام تحول فرهنگی ودگرگونی ارزشهای حاکم بر دانشگاهابراز نمیکردند،وقتی که شما نوع حرکت ومجموع تلاشهای بانیان انقلاب فرهنگی راچیزی نارسا و ناکافی بدانید و آنرا در برآوردننیازهای«تخصصی»کشور ناهماهنگ تلقیکنید،وقتی شما به این نتیجه برسید که اساساانقلاب فرهنگی برای این هدف بود که میزانمتخصصان کشور چند برابر گذشته بشود(!!)،آنوقت،بیهیچ تردیدی،با هرچه انقلابفرهنگی است ناهماهنگ میشوید و با هرچه باانقلاب فرهنگی در تضاد است اما،به نحوی،در برابر آنجای خویش را در جامعه حفظ نمودهو حتی اندکاندک خود را تحکیم بخشیده است.
البته غفلت نمیتوانکرد که از همان آغاز ترمیم«ستاد»در آبان سال62 این سخن در جای خویش نزد برخی مقاماتمطرح بود که طرح شورای عالی فرهنگمیتواند در آینده مطرح شود و نیز این سخندر برخی افواه که: چرا در ترکیب جدید هیچ عضوی از استادانمسلمان دانشگاه نیست؟!
با آنکه در طرح«شورای عالی فرهنگ»،ترکیب کموبیش مشابه ترکیب جدید شورایانقلاب فرهنگی ملحوظ شده بود،اما بههرحالشورای انقلاب فرهنگی تفاوت اساسی با شورایعالی فرهنگ دارد و این تفاوت همانا ارتباطمستقیم این شورا به مقام معظم ولایت امر(به تصویر صفحه مراجعه شود) است.
دومین مطلب اساسی در نزد نیروهایانقلاب فرهنگی،شکل شورای ستاد انقلابفرهنگی است: خواست دستاندرکاران نهضت فرهنگیکشور همیشه این بوده است که«ستاد»ازسادگی،کارآئی،قدرت عمل،قاطعیت،انسجامحضور در متن حیات دانشگاهی،صبوری دربرابر ثمردهی برنامههای انقلاب فرهنگی،شجاعت در مقابله با جریانهای جذاب اماسطحینگر فرهنگی برخوردار باشد و خود را ازهرگونه تشریفات اداری و غیر آن بدور داشته بهمساعدت و پرورش و ارشاد دستاندرکاران ومشتاقان تحول فرهنگی کشور بپردازد و دراین راه از ذخایر حمایتهای رهبری و جلوههایعلاقه مقام ولایت امر بدون ملاحظه از احدیبهرهبرداری کند."