خلاصه ماشینی:
"آخر آنان مشکلاتی هم دارند ما الانمشکلات اقتصادی داریم،کمبود داریم،گرفتاریداریم،با همه مشکلات و امکانات کم ما بایستی ازآنها چیزی بخواهیم و خواستهای داشته باشیم[کهبرایشان مقدور باشد]و حتی با مشکلات آنها همبرخورد کنیم و اصلا یک نفر استاد دانشگاه که مثلاچند سال در خارج درس خوانده حالا با این تورم بایک حقوق کم دارد درس میدهد،آن هم برای خودششخصیتی قائل است.
اینجور نباشد و این معنا متأسفانه،نمیخواهم بگویم همهجا هست اما خیلی جاها هست،بنابراین هدف اصلی چون اصلاح دانشگاهها واصلاح دانشجویان است و زبان استاد و دانشجو نیززبان آن مشدی حسن نیست که در ده شما میخواهیدبا او برخورد کنید.
یکی وجود کتبی یکی وجود ذهنی و یکی هموجود خارجی،حالا وجود اسمی مثل اینکه بعضیجا دارد میشود و یا وجود کتبی اما وجود خارجیاش کماست و این درست نیست و واقعا همینطور کهایشان فرمودند وجود آقایان علماء نمایندهها دردانشگاهها ضرورت دارد و بایستی که استادهاییانتخاب کنند که وارد باشند از هرجهت هم از نظرعلمی،هم از نظر اخلاقی رسیدگی بشود به روندمذهبی و دینی دانشگاهها و این هم نیروی انسانیزیاد میخواهد مثلا فرض بگیرید که شکایاتیهست شکوائیاتی هست،ما از آقایان تقاضا میکنیمکه بیشتر وقت صرف کنند هرچند وقتشان کم است.
ولی اگربخواهید مثلا همۀ کارها و اینها را من خودمرسیدگی کنم واقعا از دسترس خارج است وتعطیل کردنش هم کار درستی نیست اگر بنا بشوداسم بیمسمی بشود و فقط وجود اسمی و وجود کتبیباشد این دیگر ضررش هم بیش از نفعش باشد."