چکیده:
ادبیات نظری و تجربی به ارتباط متقابل سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) و سرمایهانسانی در این تعامل اذعان دارند. هدف این مطالعه ارائه چارچوبی نظری و تحلیلی جهت بررسی تقابل سرمایه انسانی، سرمایه گذاری مستقیم خارجی و جریان تجارت در ایران طی دوره 1388-1340 است نتایج مطالعه نشان میدهد که صادرات غیرنفتی ایران و جریان ورودی FDI به ایران، طی دوره بررسی دارای تاثیر متقابل بودهاست اما به دلیل فقدانرونق بازار سرمایه انسانی و تحقیق وتوسعه و بنابراین فقدان شکوفایی مولفه های اقتصاد دانش محور، مطابق انتظارات نظری، تقابل میان سرمایه انسانی، سرمایه گذاری مستقیم خارجی و جریان
تجاری خودافزا نمیباشد. زیرا عدمتقابل مولفه های فوق الذکر موجب کاهش قدرت رقابت پذیری اقتصاد ایران در فضای بین الملل شده است. در این راستا توصیه شده است که به منظور دستیابی به تعامل مثبت و خودافزا میان سرمایه گذاری مستقیم خارجی و تجارت، بیش از پیش به رونق و شکوفایی بازار تحقیق وتوسعه و سرمایه انسانی بها داد تا بتوان از نقش کلیدی سرمایه انسانی در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی و تولید کالاهای دارای فناوری بالا، جهت افزایش قدرت رقابت پذیری، بهره بیشتری برد. لزوم هماهنگی سیاست های کلان اقتصادی با سیاست های آموزشی و پژوهشی در راستای افزایش نرخ بازده
سرمایهانسانی و فراهمکردن زمینه شکوفایی بازار تحقیق وتوسعه و جذب هرچه بیشتر سرمایه گذاری مستقیم خارجی، برنامه ریزی و جهت گیری یارانه ها به سمت تشویق فعالان اقتصادی در جهت
استفاده از عوامل تولید جدیدی که منجر به ابداع، نوآوری و خلاقیت شده و فضای رقابتی را بهبود بخشد، از دیگر راهکارهای افزایش قدرت رقابتپذیری ایران است.
خلاصه ماشینی:
نتایج مطالعه نشان میدهد که صادرات غیر نفتی ایران و جریان ورودی FDI به ایران،طی دوره مورد بررسی دارای تأثیر متقابل بوده است اما به دلیل فقدان رونق بازار سرمایه انسانی و تحقیق و توسعه و بنابراین فقدان شکوفایی مولفههای اقتصاد دانشمحور،مطابق انتظارات نظری،تقابل میان سرمایه انسانی،سرمایهگذاری مستقیم خارجی و جریان تجاری خودافزا نمیباشد.
در این راستا توصیه شده است که به منظور دستیابی به تعامل مثبت و خودافزا میان سرمایهگذاری مستقیم خارجی و تجارت،بیش از پیش به رونق و شکوفایی بازار تحقیق و توسعه و سرمایه انسانی بها داد تا بتوان از نقش کلیدی سرمایه انسانی در جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی و تولید کالاهای دارای فناوری بالا،جهت افزایش قدرت رقابتپذیری، بهره بیشتری برد.
لزوم هماهنگی سیاستهای کلان اقتصادی با سیاستهای آموزشی و پژوهشی در راستای افزایش نرخ بازده سرمایه انسانی و فراهم کردن زمینه شکوفایی بازار تحقیق و توسعه و جذب هرچه بیشتر سرمایهگذاری مستقیم خارجی،برنامهریزی و جهتگیری یارانهها به سمت تشویق فعالان اقتصادی در جهت استفاده از عوامل تولید جدیدی که منجر به ابداع،نوآوری و خلاقیت شده و فضای رقابتی را بهبود بخشد،از دیگر راهکارهای افزایش قدرت رقابتپذیری ایران است.
لذا،با توجه به اینکه دو نسبت سرمایهگذاری مستقیم خارجی از تولید ناخالص داخلی و صادرات کالاهای دارای فناوری بالا به صادرات صنعتی،شاخصهایی از مرحله تحصیل و یادگیری دانش در فرآیند ایجاد اقتصاد دانشمحور به شمار میروند، میتوان بیان نمود که در مقایسه با کشورهای گروه هفت،ایران در مرحله تحصیل و یادگیری دانش ناتوان بوده است و برعکس این کشورها با استفاده به موقع و مناسب از جریان FDI و مخارج تحقیق و توسعه،در این زمینه موفق عمل کردهاند.