خلاصه ماشینی:
"در این نوشتار، به این نتیجه خواهیم رسید که در روایات تفسیری آیات مهدویت، از روشهای صحیح و معتبر، همچون روش تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر روایی، تفسیر اشاری (باطنی)، تفسیر علمی و تفسیر عقلی و اجتهادی استفاده شده و در عین حال، از روش تفسیر به رأی، پرهیز شده است؛ چرا که این شیوه همواره توسط پیامبر6 و اهل بیت: نکوهش شده است.
استفاده از شیوه عام تفسیر قرآن به قرآن برای تفسیر آیه Gوالشمس وضحاهاF (شمس:1) که با استناد به آیه Gأن یحشر الناس ضحیF (طه: 59) تفسیر شده است؛ یعنی برای آنکه ثابت کند مقصود از نور خورشید در این آیه، نور قیام امام عصر(عج) است ـ که پرتوی از نور خورشید ولایت امام علی علیه السلام است ـ به آیة 59 سورة طه استناد کرده است که به گرد آمدن مردم در روزی نورانی اشاره کرد.
ج. دیدگاه تفتازانی از دیگر طرفداران تفسیر اشاری (از نوع صوفی) میتوان از تفتازانی نام برد که مینویسد: آنچه برخی محققان گفتهاند که نصوص قرآن، بر ظواهر آن باقی است؛ اما در آن، اشارات مخفی به امور دقیق است که برای اهل سلوک کشف میشود -که ممکن است این اشارات را با ظاهر آیات که مقصود است، جمع کرد ـ این مطلب، از کمال ایمان و عرفان خالص است.
ب. دیدگاه آیت الله معرفت این استاد، درباره تفسیر عرفانی (رمزی و اشاری) مینویسد: در اینجا برای اهل عرفان باطنی، تفاسیری هست که بر اساس تأویل ظواهر (آیات) و اخذ به باطن تعابیر (قرآن)، بدون توجه به دلالتهای ظاهری آنها، و بر دلالت رمز و اشاره، بر اساس اصطلاح خودشان، پایهگذاری شده است."