چکیده:
قانون معمولا پس از تصویب است که محل نظر و مورد بررسی قرار می گیرد. اما قانون یک پیشینه ذهنی نیز دارد، که معمولا پس از تصویب، اغلب برای دریافت نیت قانون گذار و ارائه تفسیر صحیح در پی آن می گردند. معنای مورد نظر از قانون و نیت قانون گذار اول بار در قالب کلمات است که بیان می شود و در واقع زبان راه ارتباطی ما به معنای قانون است. یا بگوییم زبان راهی است که قانون به توسط آن خود را می نمایاند. به این ترتیب شایسته است آثاری که این وجهه زبانی بودن در حین ایجاد یا تصویب قانون و هنگام تفسیر قانون (در مقام اجرا یا قضا) دارا می باشد، مورد بررسی قرار گیرد. اما برای قدم اول باید این ارتباط نمایان شود، با یک توضیح مقدماتی روشن می شود که قانون ارتباطی با زبان دارد، اما این ارتباط از چه سنخی است؟ زبان، خود به طرق گوناگون (فلسفی، زبان شناختی، معنا شناختی و ...) بررسی می شود، دو قرن اخیر دوران غلبه نگرش های زبانی در فلسفه بوده است که این خود، حاکی از اهمیت والای آن می باشد، همچنین استفاده از دانش های زبانی در گرایش های مختلف علوم انسانی، رو به گسترش است. در حقوق نیز امروزه در تحقیقات بسیاری زاویه دید از منظر زبان است. این نوشته در صدد معرفی این نگرش است، اینکه می توان از منظر زبان نیز مسائل حقوق را به نحوی ویژه بررسی کرد.
خلاصه ماشینی:
یاکوبسن یک شمای ارتباطی برای هراثر معرفی میکند که شاملشش عنصر میباشد(احمدی،حقیقت و زیبایی،1382:48-46)این شما،علاوه براثر هنریمیتواند در خوانش یا رویارویی با یک متن یا گزارۀ حقوقی نیز مورد استفاده قرار گیرد.
به عنوان مثال از تعریفات زبانشناسی در مورد عناصر زبان و مطالعاتزبانشناسی در معنای واژهها و عبارات میتوان برای نوشتن یک قانون منقح بهره برد،همچنین درخوانش قوانین کهن که متعلق به دورانهای گذشتۀ تاریخی هستند مطالعات تاریخی زبانشناسیمیتواند راهگشا و کارآمد باشد.
اگر اهمیت این موضوعکاملا دریافت گردد،با توجه به اینکه در ایران هرسه قوه به نوعی ابتکار قانونگذاری دارند،همچنین هرسه قوه به طریقی دست به تفسیر قوانین نیز میزنند(بحث تفسیر هریک از قوا ازقانون نیازمند نوشتهای مجزاست)به نظر میرسد اهمیت ایجاد یک بخش ویژه برای رسیدگیبه مسئلۀ زبان و تفسیر در هریک از قوای سهگانه روشن میشود.
در آینده میتوان تحقیقات دقیقی برای بررسی مبسوط ارتباط هریک از دانشهای یادشده در این نوشته با قانون و قانوننویسی و تفسیر قانون انجام داد و همچنین میتواناختصاصا یکی از متون قانون(به عنوان مثال قانون اساسی)را اختصاصا مورد بررسی قرار دادتا مطلب کاملا صورت ملموس و عینی بگیرد.
با بررسی یک متن قانونی میتوان،مسائلزبانی گوناگون را در صورت نوشتۀ مواد و اصول قانونی باز یافت و اثری را که آن مسئلۀزبانی برجای میگذارد نشان داد،به عنوان مثال ممکن است یک واژه یا مفهوم کلی جایتفاسیر گوناگون را چنان باز بگذارد،که قانون نتواند به نیازی که اساسا برای آن تنظیم شدهپاسخ گوید،یا یک ابهام یا ضعف تألیف قانون را متروک کند و از این قسم بسیار موارد دیگر،که هریک شایستۀ تحقیق هستند.