چکیده:
در فرهنگ اهل بیت دعا، زبان تربیت، آموزش، موعظه و تذکر میباشد. مضمون تربیتی سه فراز برگزیده در این نوشتار از مناجات حضرت زین العابدین (استمداد از اهل فسق، حرکت در راستای اهداف مستکبران ستمگر و خودباختگی در فتنهها) حلقههای به هم پیوستهای هستند که همواره نیروهای با سابقه و زحمتکش، بهویژه عالمان دینی، کارگزاران نظام و رزمندگان جبهههای جنگ نرم و سخت اسلام و کفر را به شدت تهدید میکنند.عدم توجه به همین آموزهها موجب لغزش برخی از یاران پیامبر در فتنهها شد؛ مثلا معاذ بن جبل که همواره پاسدار حریم اسلام و پشت سر رسول خدا بود و افتخارات مهمی را در استقرار نظام اسلامی کسب کرده بود، از جمله افرادی بود که بعد از رحلت رسول خدا پاسداری از حملهکنندگان به خانه حضرت زهرا را به عهده گرفت و در مظلومیت امام علی سهم بهسزایی داشت. برخی دیگر از یاران پیامبر هم در فتنههای بعدی نتوانستند ایمان خود را حفظ کنند و با ذلت تمام به جمع مخالفین جانشین رسول خدا پیوستند. زبیر و طلحه از این گروه بودند. آن دو در فتنههای متعددی سرافراز شدند؛ اما در قضیه آغاز حکومت علی، حب ریاست، آنان و همفکرانشان را وادار کرد تا فتنهای به پا کنند که صدمات آن تا به امروز بر پیکر اسلام باقی است.شناخت بسترهای فتنه (همانند: خانواده و فرزندان، داشتن طاعت و عبادت و علم، حب نفس، نداشتن خلوص نیت، هواپرستی و غرور، خطر ستایشگران، تسلط بر بیت المال و اموال عمومی، و مواجهه با آزمونهای جنسی) تأثیر بهسزایی در نجات افراد از لغزشگاههای فتنه دارد.
خلاصه ماشینی:
"فرزندانم در پی مقام نباشند امام خمینی هیچ چیز و هیچ کس را بر خداوند متعال مقدم نمیکرد و دوستی و دشمنیهایش فقط برای خدا بود و حتی اعضای خانواده و منسوبین نزدیک خود را برای خدا دوست میداشت و این فرمایش امیر مؤمنان علی را مد نظر داشت که فرموده است: «لا تجعلن أکثر شغلک بأهلک و ولدک فإن یکن أهلک و ولدک أولیاء الله فإن الله لا یضیع أولیاءه و إن یکونوا أعداء الله فما همک و شغلک بأعداء الله؛ 1 هرگز بیشترین اشتغال ذهنی خود را در زندگی به زن و فرزندت اختصاص مده؛ [زیرا] اگر زن و فرزندت از دوستان خدا باشند، خدا آنها را تباه نخواهد کرد و اگر دشمنان خدایند، چرا غم دشمنان خدا را میخوری!» امام راحل در اوج قدرت که تمام مناصب کشور در اختیارش بود و میتوانست به منسوبین و نزدیکانش هر نوع سمت و مقامی را واگذار نماید؛ اما خلوص نیتش چنان بود که هرگز حاضر نشد به نزدیکانش پست و مقامی بدهد.
» آن حضرت در ادامۀ نامه با لحن تهدیدآمیزی میفرماید: «فاتق الله و اردد إلی هؤلاء القوم أموالهم فإنک إن لم تفعل ثم أمکننی الله منک لأعذرن إلی الله فیک و لأضربنک بسیفی الذی ما ضربت به أحدا إلا دخل النار و و الله لو أن الحسن و الحسین فعلا مثل الذی فعلت ما کانت لهما عندی هوادة و لا ظفرا منی بإرادة حتی آخذ الحق منهما؛ 2 پس از خدا بترس و اموال آنان را باز برخی بر این باورند که این شخص، عبد الله بن عباس بوده است؛ اما آنچه از شرح حال این دو برمیآید، بهویژه خیانت عبید الله بن عباس در کنار امام مجتبی و پیوستن او به لشکر معاویه، به نظر میرسد که این نامه در مورد عبید الله بن عباس صادر شده است."