چکیده:
تبعید به عنوان یکی از واکنشهای علیه جرم، دارای معانی مختلف لغوی و 2اصطلاحی است که بعضی از آنها کاملا متفاوت میباشند و حقوقدانان را دچار سردرگمی میکنند. در اصطلاح فقها نیز تبعید با توجه به جرایم مختلفی که به عنوان کیفر برای آنها اعمال میشود، دارای تعریفهای گوناگونی است. این اختلاف نظرها در اصطلاح حقوقدانان نیز مشهود است. علاوه بر این اختلاف تعاریف، واژگان اقامت اجباری و ممنوعیت از اقامت نیز در ارتباط با تبعید مورد استفاده قرار میگیرند که بیش از پیش بر ابهام این کیفر افزودهاند. همچنین در مورد اینکه تبعید مجازات است یا اقدامی تأمینی، اختلاف نظرهایی به چشم میخورد. برای بازشناسی مفهوم و ماهیت تبعید این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سؤالات است؛ مفهوم و ماهیت تبعید چیست؟ آیا تبعید همان اقامت اجباری است و صرفا به عنوان مجازات اعمال میگردد؟ به نظر میرسد تبعید که به معنای دور کردن و الزام به سکونت محکوم به تبعید در محلی خاص میباشد، دارای ماهیت دوگانة مجازات و اقدام تأمینی است و در طبقهبندی مجازاتها، بسته به نوع جرم میتواند مجازاتی حدی، تعزیری و یا بازدارنده باشد.
xile as one of the reactions against crime has different meanings and expressions that some of them are quite different and it makes the lawyers confused. Given to the various crimes that applied for the exile as punishment in view of jurists، it has different definitions. These disagreements are also evident in view of Lawyers. In addition to these different definitions، the terms of compulsory residence and banning of residence are also used in regard for the exile and they make this punishment more confusing. There are also disagreements whether the exile is a punishment or a preventive measure. Thus، in order to find out the meaning and the nature of exile، this research is trying to answer these questions: what is the meaning and the nature of exile? Is exile a compulsory residence it is used just as a punishment? It appears that exile which its meaning is to keep away and making the convicted stay in special place، has a dual penal and preventive nature and in classification the penalties it can be regarded as punishment or discretionary punishment or preventive one.
خلاصه ماشینی:
"نکتة دیگر این است که با توجه به ظاهر مادة 1 آییننامة مربوط به اقامت اجباری، محکوم به اقامت اجباری باید از محل ارتکاب جرم دور گردد و اگر فرض شود که محل ارتکاب جرم و محل اقامت محکوم یکی است میتوان گفت که اقامت اجباری مانند تبعید باعث دور کردن محکوم از محل ارتکاب جرم و محل اقامت او میگردد و فرض اینکه اقامت اجباری در محل سکونت محکوم نیز ممکن است، با این برداشت از آییننامه بعید به نظر میرسد.
طبق نظر فقهای امامیه تبعید نیز یکی از انواع مجازاتهایی است که ویژگی مجازاتهای تعزیری را که برای تأدیب و تحقیر مجرم به کار میرود، داراست و علاوه بر اینکه به عنوان مجازات حدی برای جرایم محاربه، قوادی و زنای غیر محصنه مشخص شده است، در صورت تعیین توسط حاکم در جرایمی غیر از جرایم نامبرده، مجازاتی تعزیری محسوب میشود.
حتی با این فرض روشن میشود که تبعید میتواند علاوه بر مجازات حدی، به صورت مجازات بازدارنده نیز اعمال شود و در صورت بازدارنده بودن آن و ترک محل تبعید، این اختیار برای قاضی وجود دارد که طبق مادة 20 آن را تبدیل به جزای نقدی یا حبس نماید، در صورتی که تبعید از نوع حدی را نمیتوان تبدیل نمود.
اما اینکه اقامت اجباری مادة 19 جزء مجازاتهای بازدارنده در راستای حفظ نظم و مصلحت اجتماع است یا اینکه مجازاتی تعزیری است که ریشة فقهی دارد و برای ارتکاب محرمات شرعی در نظر گرفته میشود، باید به جرم ارتکابی و کیفری توجه کرد که به عنوان کیفر اصلی تعیین شده است."