چکیده:
هدف کلی از تحقیق حاضر، مقایسه منابع قدرت مورد استفاده استادان از دید آنان و دانشجویان در دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شیراز بود. روش روش مورد استفاده پیمایشی (Survay ) بوده است.روش تحقیق پرسشنامهای ترکیبی مشتمل بر پرسشنامه نفوذ و بخش تکمیلی محقق ساخته بوده که روایی و پایایی آن محاسبه شده است. این پرسشنامه به وسیله 29 نفر از استادان و 305 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد تکمیل و عودت داده شد. یافته های پژوهش نشان داد ، یک منبع جدید قدرت استادان (چیرگی محیطی) وجود دارد که در این پژوهش شناسایی، تعریف و ارزیابی شده است. نتایج نشان داد که: 1. از دید استادان، بیشترین میانگین مربوط به منبع قدرت چیرگی محیطی و کمترین میانگین مربوط به منبع قدرت اجبار است و تفاوت بین میانگینها معنی دار است؛ 2. از دید دانشجویان، بیشترین میانگین مربوط به منبع قدرت چیرگی محیطی و کمترین میانگین مربوط به منبع قدرت اجبار و تفاوت بین میانگینها معنیدار است؛ 3. اولویت و توزیع منابع قدرت مورد استفاده استادان از دید آنان به ترتیب عبارت است از: منابع قدرت چیرگی محیطی، فرهنگ، اخلاق، مرجعیت، پاداش، تخصص، مشروعیت و اجبار؛ 4. اولویت و توزیع منابع قدرت مورد استفاده استادان از دید دانشجویان به ترتیب عبارت است از: منابع قدرت چیرگی محیطی، تخصص، مرجعیت، اخلاق، فرهنگ، پاداش، مشروعیت و اجبار؛ 5. در اولویتبندی منابع قدرت مورد استفاده استادان، هم از دید آنان و هم از دید دانشجویان منابع قدرت چیرگی محیطی، مشروعیت و اجبار به ترتیب حائز رتبههای اول، هفتم و هشتم شدند؛ 6. بین نگرش استادان و دانشجویان در استفاده استادان از منابع قدرت، با توجه به جنسیت و رشته های تخصصی آنان، تفاوت معنیداری مشاهده نشد.
خلاصه ماشینی:
بر این اساس میتوان گفت استادان با بکارگیری قدرت و منابع آن توانمند میشوند تا بر فرایند تدریس ـ یادگیری و رفتارهای دانشجویان اعمال نفوذ و کنترل کنند؛ زیرا هنگامی که برخی از انتخابهای دانشجویان در کلاسهای درسی تحت تأثیر استادان واقع میشود، بیشترین تصمیمات و بیشترین انگیزش آنان از محیط کلاسی ناشی میشود.
(Karen, 2007) اگر چه تعریف قدرت، قدری سخت است؛ اما ویلس و همکارانش(Wheeless & et al, 1983) اقرار داشتند که واژة قدرت میتواند به عنوان منبع کنترلی تعریف شود که استادان بر رفتار دانشجویان دارند و در صورت نبود آن، رفتار مورد نظر رخ نمیدهد(Kearney & et al, 1985)؛ زیرا اساس قدرت، کنترل رفتارهای دیگران است (شرمرهورن و دیگران، 1386).
(Jamieson & Thomas, 1974) جدول شماره 1 : مروری بر منابع قدرت (رجوع شود به تصویر صفحه) با توجه به آنچه گفته شد، این پژوهش در پی بررسی و پاسخگویی به این مسئلة اساسی بوده است که استفادة استادان از منابع قدرت دارای چه توزیعی میباشد و آیا بین نگرش استادان و دانشجویان در استفادة استادان از منابع قدرت، تفاوتی وجود دارد؟ پاسخ به این سؤال میتواند منجر به درک بهتر نگرش استادان و دانشجویان به عنوان دو عنصر اصلی موجود در سیستم آموزش عالی در زمینة قدرت استادان به عنوان عامل کلیدی نفوذ آنان بر رفتارها و فرایند تدریس و یادگیری در محیط آموزشی شود(Mccelelland & Burnham, 2003).