خلاصه ماشینی:
"هنر و فیلم،بهطور خاص چه هدفی را در زندگی انسان تأمین میکنند؟اگر انسان هست،امری دارای حقیقت است و اگر حقایقی در خارج وجود دارند،هنر با این حقایق چه نسبتیدارد و چه رسالتی میتواند داشته باشد؟ الف)از پیش باید این مطلب روشن شده باشد که همانگونه که مرحوم استاد علی صفاییحائری تحلیل میکند،هنر روشی برای شناخت نیست،بلکه روشی برای بیان شناختها است.
هنر و فیلم،بهطور خاص چه هدفی را در زندگی انسان تأمین میکنند؟اگر انسان هست،امری دارای حقیقت است و اگر حقایقی در خارج وجود دارند،هنر با این حقایق چه نسبتیدارد و چه رسالتی میتواند داشته باشد؟ الف)از پیش باید این مطلب روشن شده باشد که همانگونه که مرحوم استاد علی صفاییحائری تحلیل میکند،هنر روشی برای شناخت نیست،بلکه روشی برای بیان شناختها است.
ج)هنگامی که ساحتهای حقیقت،از واقعیت دیداری و طبیعت فراتر رفت و نهتنها عالمشهادت که حیطههای مختلف هستی را شامل شد،و وقتی هنر فراتر از طرح نارساییهایاجتماعی و مشکلات بشری،برای انسان و جامعه وضعیت مطلوب و آرمانی را نیز مطرح کرد،دیگر نمیتوان به واقعگرایی موجود بسنده کرد و در سطح عالم شهادت ماند و در این سطحهم تنها از مشکل گفت و نگاه تلخ داشت.
ج)هنگامی که ساحتهای حقیقت،از واقعیت دیداری و طبیعت فراتر رفت و نهتنها عالمشهادت که حیطههای مختلف هستی را شامل شد،و وقتی هنر فراتر از طرح نارساییهایاجتماعی و مشکلات بشری،برای انسان و جامعه وضعیت مطلوب و آرمانی را نیز مطرح کرد،دیگر نمیتوان به واقعگرایی موجود بسنده کرد و در سطح عالم شهادت ماند و در این سطحهم تنها از مشکل گفت و نگاه تلخ داشت."