خلاصه ماشینی:
"اهمیت خاص چنین خط و زبانی در عهد هخامنشی نه تنها در این واقعیت است که آرامی زبان اصلی تاجران و مهاجران امپراتوری بوده بلکه در این هم هست که مکاتبات دولتی و مراسلات بین حکومت مرکزی و ادارات شهربانی/ساتراپیها بدان صورت تحریر میپذیرفت(ص 021) زیر عنوان«خط یونانی»(ص 051)میخوانیم در عهد سلوکی، دانشوران بابلزمین،خواندن و نوشتن یونانی را آغاز کردند؛یونانیان نیز دانشهای بابلی را آموختند و به یونانی ترجمه کردند.
منتخباتی از فصل متون علمی نویسنده پس از زبان و فلسفه،به مسألهء انتقال علم و دانش میپردازد و با مخاطب قرار دادن کسانی که معتقدند دانش از یونان نشأت گرفته،[به نقل از جورج سارتون،مؤلف تاریخ علم،]مینویسد(ص 131):این فکر بسیار کودکانه است که انسان چنان تصور کند که علم با یونان آغاز شده است،بر معجزهء یونانی هزار سال کار مصر و بین النهرین و احتمالا سرزمینهای دیگر،مقدم بوده است و علم یونان بیشتر جنبهء تجدید حیات داشته است تا «اختراع».
82 نویسنده درباره بنمایه«شیر و خورشید»(نشان ملی سابق ایران)در صفحه 391 مینویسد که این بنمایه«ظاهرا یک اصل نجومشناختی داشته که امروزه تنها نوعی نشان نجابت خاندانی به شمار میرود،چنانکه علامت خورشید بالدار(نشانه اهورامزدا)در مقبره مادی«سخنه»کنگاور که در تخت جمشید هم به کار رفته،منشأ ما قبل هخامنشی دارد چونکه در آشور باستان خود نماد شمش (shamash) بوده که در ایران نماد اهورامزدا شده است».
ملاحظات پایانی برای بسیاری از خوانندگان،حقایقی که از اثر اذکائی درباره عمق و وسعت سهم جوامع باستانی آشوری و بابلی در فرهنگ جهان نقل کردیم، نیک شناخته شده است و نیز سهم عظیم مسیحیان آسوری در انتقال دانش یونانی به اعراب و از طریق آنها به اروپا آشکار است."