چکیده:
یکی از بزرگترین معضلات فلسفه، تبیین چگونگی رابطه نفس و بدن است این بحث با همه تحقیقاتی که در آن صورت گرفته بحث در آن همچنان ضرورت دارد. در این مقاله ابتدا دیدگاه برخی از فلاسفه در مورد رابطه نفس و بدن مورد بررسی قرار گرفته و با توجه به اهمیت دیدگاه ملاصدرا تاکید و توجه بیشتری در نظریه وی صورت گرفته و اثبات شده که دیدگاه وی با وجود برخی از مناقشات ، کامیاب ترین دیدگاه در حل مساله رابطه نفس و بدن است . سپس به ماهیت روح بخاری و نفش آن در تئوری ملاصدرا و میزان وابستگی نظر وی به این دیدگاه اشاره شده در پایان، مسائل زیر را مورد بازخوانی قرار داده است: تحریر محل نزاع است که پنج تقریر از آن قابل ارائه است که محور اساسی هر یک عبارتند از: «ارتباط»«تاثیروتاثر»««ترکیب نوع واحد طبیعی از مادی و مجرد »«تعلق و تدبیر »«اتحاد». نگارنده برآنست که محل نزاع صرفا «اتحاد» است و سایر اقسام خارج از محل نزاع است؛ ارتباط اصل سنخیت با این چالش؛ و در نهایت نگارنده بر اساس برخی از اصول ، پیشنهادی را برای حل این معضل مطرح می کند.
One of the most difficult problems of philosophy is explaining the quality of the relationship of the soul and body. With all researches that have been done about this discussion، it still needs be discussed. At the beginning، the ideas of some philosophers about relationship of the soul and body have been considered in this article. Given to the importance of the idea of Mulla Sadra، his view has been emphasized more and has been proved that his idea، despite some disputes، is the most successful one in solving the problem of the relationship of the soul and body. Then، the nature of the vapory soul and its function in the theory of Mulla Sadra and the rate of the attachment of his view to this idea has been shown. At the end، following issues have been reconsidered: clearing the subject of the discussion، five statements can be given، which the basic pivot of each of them is: relationship، impressing and being impressed، combination of one natural kind from matter and spirit، attachment and management، union. The writer believes that the subject of the dispute is just union and the other kinds are out of discussion; relationship of the principle of cognation with this dispute; and at end، the writer has given a solution for solving this problem on the base of some principles.
خلاصه ماشینی:
"اگر اشکال در چگونگی ارتباط مادی با مجرد باشد همان وسایطی که سابقا ذکر شد مطرح میگردد و اشکالمرتفع میشود اما اشکال صرفا این نیست بلکه در این است که اساسا چگونه یک موجود مجرد با مادی متحد میشود و از ترکیب آن دو نوع واحد جسمانی تشکیل میشود؟و اشکال دیگر اینکه چگونه نفس در مرتبۀ تجرد مثالی از بدن متاثر میشود درحالیکه تأثیر و تأثر فرع بر قوه و استعداد است؟به عبارت دیگر همان اشکالی که ملا صدرا به ابن سینا وارد کرد و به علت دو محذور و سایر ادلۀ حدوث جسمانی نفس را قبول کرد همان اشکالها به ملا صدرا در مرتبۀ بقای روحانی نیز وارد میشود.
برزخی نفس راهگشاست و بعد از آن جوابگو نیست لذا برای حل مشکل باید از اصولی چون اصالت وجود و تشکیک در وجود کمک جست اما سؤال این است که با توجه به اینکه نفس فاقد زمان و مکان و امتداد و استعداد است و بدن تمام این خصوصیات را دارد آیا صرف دو اصل مزبور میتواند مصحح اتحاد نفس و بدن شود؟ براساس احکامی که برای موجود مجرد و مادی گفته شد اساسا تباین ذاتی بین نفس و بدن برداشته میشود؛زیرا برخی از خصوصیاتی که صرفا به عالم ماده اختصاص دارد به عالم مجرد نیز سرایت میکند از طرفی برخی از احکامی که صرفا به عالم مجردات نسبت داده میشد به عالم ماده نیز رسوب میکند."