چکیده:
سخن از نوآوری یک تفکر فلسفی، سخن از بنیاد و برآمدگاه آن است. برآمدگاه فلسفه، دریافت فیلسوف از حقیقت و هستی است که از مواجهه او با حقیقت بدست میآید. بنابراین، پاسخ این پرسش که (نوآوری یک فلسفه در چه حیطهای مطرح میشود)، به خوبی روشن میشود که مراد از نوآوری یک نظام فلسفی، کشف یک مساله نیست؛ بلکه کل نظام فکری یک فیلسوف را دربر میگیرد. روشنترین دلیل برای این سخن، صورتهای عینی خود نظامهای فلسفی در طول تاریخ است که به تعداد انگشت شمار، براساس مبانی متفاوت به وجودآمده است. براین اساس، در مقاله حاضر کوشش این است که نظام فلسفی صدرا را در تمامیتش بر بنیاد اساسیترین مبانیای چون اصالت وجود، حرکت جوهری و تشکیک در وجود به خوانش گرفته و ثابت کند که فلسفه ملاصدرا در تمامیتش نوآوری است.
خلاصه ماشینی:
"ممکن است کسی نسبت به معنای اصالت وجود مناقشه کند و حتی اصالت وجود به معنای«منشأ اثر بودن»را نپذیرد و نیز ممکن است کسی براهین اصالت وجود را که ملا صدرا برای اثبات مدعایش اقامه نموده بود نپذیرفته و مورد منازعه قرار دهند، اما آنچه که قابل توجه است اصل طرح دیدگاه اصالت وجود است؛دیدگاهی که خود، سرآغاز یک مکتب فلسفی قرار گرفت؛جون قبل از طرح اصالت وجود از سوی صدرا، جهان بر بنیاد ماهیت تفسیر میشد-البته خود این دیدگاه میتواند قابل مناقشه باشد،اما آنچه مسلم است این است که قبل از صدرا،آنهم در فلسفه اسلامی اصالت را به وجود نمیدادند؛بلکه بیشتر به ماهیت داده میشد-ولی با طرح اصالت وجود همهی معادلات تبیین و تفسیر جهان برهم ریخت و اصالت وجود پایه و اساس تفسیر جهان هستی قرار گرفت.
»4این عبارت نشان میدهد که طرح اصالت وجود به عنوان یک نظام فلسفی از سوی صدرا،نه یک اتفاق است و نه صرفا تحلیل عقلی از سوی وی؛بلکه براساس مواجۀ او با حقیقت و هستی است؛مواجهای که در ادبیات صدرا به هدایت ربانی یاد میگردد.
یا باید گفت که نوآوری صدرا به معنای حل یک مسأله فلسفی نیست؛بلکه ضبط کردن،خواندن و گزارش کردن از روح زمانه است که تحت عنوان تجلی هستی برای فیلسوف یاد میگردد.
منظور این است که ملا صدرا در این رخداد بزرگ(مواجههی فیلسوف با هستی)حقیقت و هستی را بهگونه وجود درمییابد و یا حقیقت و هستی برای او بهگونه وجود تجلی پیدا میکند،نه اینکه او یک مسأله یا مسائلی را کشف نموده و بر مسائل فلسفی پیشین افزوده باشد."