چکیده:
درین مقاله نخست بحثی پیرامون کتاب مرزبان به زبان طبری، تصنیف مرزبان بن رستم بن شروین یا شهریار! به عمل
آمده و به دو پهلو گوئیهای گذشتگان درباره این کتاب و مصنف آن اشارت رفته است. از آن پس از کتاب روضة العقول
تحریر محمد بن غازی یکی از نویسندگان وابسته به دربار سلاجقه روم و پریشان گوئی وی درباره اصل کتاب و تاریخ
تصنیف روضه العقول و پادشاه هم عصر وی گفتگو شده است و سپس از کتاب مرزبان نامه تحریر یا تصنیف سعدالدین
وراوینی، از منتسبان به دستگاه وزارت «ربیب الدین» وزیر ازبک بن محمد بن ایلدگر از اتابکان آذربایجان ـ و تاریخ
آشفته تصنیف مرزبان نامه و مجهول الهویه بودن خود سعدالدین وراوینی در روزگار ترجمه یا بازگردان مرزبان نامه، سخن
در میان آمده و در آخر با تکیه به نکتههای قابل استناد از
منقولات این نویسندگان و منتقدان آثار ایشان و نظر برخی از نویسندگان سخن سنج معاصر، وجود کتابی به نام مرزبان
نامه به زبان طبری وتصنیف یکی از شاهزداگان طبرستان یا مازندران مردود شناخته شده است بالاخره پای کتابی به نام
فاکهة الخلفاء و مفاکهة الظرفاء تألیف محمد بن عربشاه (791 ـ 854 ه . ق) ایرانی الاصل، و کاتب دربار سلطان بایزید، به
زبان عربی فصیح و بلیغ به میان کشیده شده و رد سخن علامه محمد قزوینی در مقدمه تصحیح مرزبان نامه درباره این کتاب
بحث شده و با استناد به گفتههای محمد بن عربشاه به معرفی کتاب پرداخته آمده است.
باید دانست بر خلاف نظر علامه محمد قزوینی این کتاب متن عربی مرزبان نامه، و واضع آن نیز، خود ابن عربشاه است و
علامه قزوینی و شاید پیش از وی «هوتسما» در دائرة المعارف اسلامی. با تکیه به قول حاجی خلیفه در کشف الظنون این
کتاب را بدون توجه به محتوای آن تألیف ابن عربشاه بشمار آوردهاند نه ترجمه از متن ترکی یا فارسی، و ابن عربشاه نیز
خود درآغاز کتاب با تکیه به لفظ «وضعت» آب صافی روی دست همه ریخته است و نگارنده برای نخستین بار و از طریق
همین مقاله به بحث و انتقاد پیرامون متن هر سه کتاب و آوردن نمونههائی از آنها و ترجیح دادن فاکهة الخلفا و مفاکهة الظرفا
لفظأ و معنأ بر روضه العقول و مرزبان نامه پرداخته و خواننده را در تشخیص نویسنده اصلی و باز شناختن سره از ناسره مخیر
گذاشته است.
خلاصه ماشینی:
"با تکیه به قول حاجی خلیفه در کشف الظنون این کتاب را بدون توجه به محتوای آن تألیف ابن عربشاه بشمار آوردهاند نه ترجمه از متن ترکی یا فارسی، و ابن عربشاه نیز خود درآغاز کتاب با تکیه به لفظ «وضعت» آب صافی روی دست همه ریخته است و نگارنده برای نخستین بار و از طریق همین مقاله به بحث و انتقاد پیرامون متن هر سه کتاب و آوردن نمونههائی از آنها و ترجیح دادن فاکهة الخلفا و مفاکهة الظرفا لفظأ و معنأ بر روضه العقول و مرزبان نامه پرداخته و خواننده را در تشخیص نویسنده اصلی و باز شناختن سره از ناسره مخیر گذاشته است.
در هر حال، در سال 598 ه مردی ادیب و سخنور و قادر سخن در نظم و نثر فارسی و عربی، به نام محمد بن غازی، به ظاهر، منشی و وزیر سلطان رکن الدین سلیمان بن قلیج ارسلان ـ از سلاجقه روم ـ از کتاب مرزبان نامه، مرزبان بن رستم بن شروین، تحریری به نام روضة العقول تصنیف کرد و به پیروی از عبدالله بن مقفع در کلیله و دمنه و افزودن باب برزویه طبیب بر آن کتاب، بابی مفرد به عنوان: «باب من صنع هذا الکتاب» در مقدمه آن تحریر بیاورد: «از آنجا که اعتماد بر مکارم اخلاق شاه بندهپرور بود، درین کتاب بابی مشتمل بر احوال خود ترتیب افتاده بر قاعده آنک در کلیله و دمنه بابی در احوال برزویه طبیب مثبت شده است..."