چکیده:
ما در این مقاله، از زاویه دید جرمشناسی، نظری به فقر افکنده، تأثیر آن را بر بزهکاری مورد کاوش قرار دادهایم. تردیدی نیست که کاستن از تعداد جرائم در هر جامعه، در گرو شناخت عوامل مؤثر در بروز جرائم مربوط به آن جامعه و دست یافتن به راه حل صحیح مبارزه با عوامل فساد و ریشه کن ساختن آنهاست. بدون شناخت این عوامل نمیتوان برنامه مناسبی برای سالم سازی اجتماعی ترسیم و اجرا نمود. هرگز نمیتوان به رابطه علیت تامه بین یک عامل اجتماعی و جرم دست یافت و شاید هیچ پدیده اجتماعی به تنهایی جرم زا نباشد، بلکه اقتران چندین عامل و نیز ضعف سیستم کنترل درونی و بیرونی به ارتکاب جرم توسط یک شخص میانجامد، از اینرو ما فقر را تنها به عنوان عاملی که میتواند در صورت تحقق عوامل دیگر به جرم منتهی شود، مورد بررسی قرار دادهایم، چنانکه بر این باوریم که ثروت انباشته، فرآیند ارزش شدن ثروت، تجمل گرایی و فقدان الگوی مناسب مصرف نیز میتواند جریان تهدیدآمیز و خطرناکی برای جامعه محسوب گردد.
خلاصه ماشینی:
"هرگز نمیتوان به رابطه علیت تامه بین یک عامل اجتماعی و جرم دست یافت و شاید هیچ پدیده اجتماعی به تنهایی جرم زا نباشد، بلکه اقتران چندین عامل و نیز ضعف سیستم کنترل درونی و بیرونی به ارتکاب جرم توسط یک شخص میانجامد، از اینرو ما فقر را تنها به عنوان عاملی که میتواند در صورت تحقق عوامل دیگر به جرم منتهی شود، مورد بررسی قرار دادهایم، چنانکه بر این باوریم که ثروت انباشته، فرآیند ارزش شدن ثروت، تجمل گرایی و فقدان الگوی مناسب مصرف نیز میتواند جریان تهدیدآمیز و خطرناکی برای جامعه محسوب گردد.
از این روست که جرمشناسان و جامعه شناسان جنایی در بررسی عوامل جرم زا، فقر و عامل اقتصادی را مورد توجه قرار داده و پارهای از آنان فقر را مستقیما عامل جرم دانسته و برخی دیگر برای عوامل اقتصادی در ارتکاب جرایم تأثیر غیر مستقیم قائلند و در هر صورت در تنظیم و تدوین سیاست جنایی، برای مبارزه با جرم، به مبارزه با فقر نیز میاندیشند و این امری بسیاری بدیهی است که مادام که فقر، بیکاری و سایر شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مرتبط با جرم یعنی در حقیقت______________________________1 - Thorsten sellin: le conflit des normes et la criminalité: Deviance et la criminalité P.
(1) ولی با اندک تأملی میتوان به نقصان این بررسی آماری و اشتباهات نتایج حاصله از آن دست یافت، چه آنکه:اولا: سخن در این است که فقر میتواند به عنوان یک عامل جرم زا بروز کند و بنابراین یا باید فقر را از میان برداشت و یا با اعمال سیاست کیفری مناسب جلو تأثیر این علت را سد نمود و چنانکه از خود آمار ارائه شده به دست میآید فرانسه در سالهای بحران اقتصادی و فقر بسیاری از مردم، از سیاست جنایی اعطای اعانه به بیکاران بهره گرفته و در نتیجه سرقتها را کاهش داده است."