چکیده:
«محمدبن ابیحذیفه»، از صحابهی رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله و فرزند ابوحذیفة بن عتبة بن
ربیعة بن عبد شمس بن عبد مناف قریشی است که در مهاجرت پدر و مادرش به حبشه در
آنجا به دنیا آمد. وی پسر دایی معاویة بن ابیسفیان و پرورش یافتهی دست عثمان بن
عفان خلیفهی سوم است؛ با این حال، نسبت به آن دو بغض داشت و حامی امیرالمؤمنین
علی علیهالسلام بود. وی در قیام مردم مصر بر ضد خلیفهی سوم نقش مهمی داشت و بعد از
اخراج فرمانروای عثمان از مصر، مدت زمانی بر این استان مهم حکومت کرد.
حکومت محمدبن ابیحذیفه بر مصر مسلم، ولی نحوهی دستیابی وی به قدرت و
زمان امارت و سرانجام وی در نقلهای تاریخی بسیار مغشوش و مختلف آمده است. در
این مقاله، ضمن بیان مهمترین روایات در این باب، تلاش گردیده تا از میان آن نقلها
آنچه به حقیقت نزدیکتر است ارائه شود.
خلاصه ماشینی:
"8 سپس ابن اثیر روایتی همچون گزارش ثقفی در مورد عبدالله بن سعد و انتظار او دربارهی سرنوشت عثمان و به خلافت رسیدن امیرالمؤمنین علیهالسلام و امارت قیس بن سعد بن عباده بر مصر میآورد و اضافه میکند: «عبدالله بن سعد به سوی معاویه گریخت و این قول دلالت بر آن دارد که قیس حاکم مصر شده بود و محمد بن ابیحذیفه زنده بود، و این (قول) درست است».
طبری و ابن جوزی نیز در سخن از حوادث سال 36 قمری، قتل محمد بن ابیحذیفه را بیان میکنند و با ذکر نقش او در تحریض مردم مصر بر ضد عثمان و اخراج عبدالله بنسعد از آنجا و مسلط شدن وی در مصر، به نقل از واقدی مینویسد: محمد در مصر مقیم بود تا عثمان کشته شد و با علی ـ رضی الله عنه ـ بیعت شد و مخالفت معاویه با او آشکار گردید و عمروعاص ازاین اقدام معاویه پیروی کرد.
اما این که آیا وی از جانب امیرالمؤمین علیهالسلام حکومت مصر را در دست داشته یا خیر، چنین مینماید که ایمان و تعهد محمد بن ابیحذیفه و اقدام وی برای مهار اوضاع سیاسی مصر در جریان قیام بر ضد عثمان و اخراج زمام دار فاسدش، مورد تأیید امیرالمؤمنین علیهالسلام بوده است؛ ولی آن حضرت وی را با وجود دارا بودن این نقاط قوت و مثبت، مانند یارش محمدبن ابی بکر، دارای توانایی لازم و کافی برای ادارهی استان مهمی چون مصر که در مجاورت شام (مرکز توطئه و فتنه) واقع بود، نمیدانست؛ بنابراین پس از استقرار خلافت خویش، قیس بن سعد بن عباده را به فرمانروایی مصر منصوب فرمود."