خلاصه ماشینی:
"یکی از گروهها به عنوان گروهپرخاشگر و دارای خشونت مشخص گردید و با توجه بهچهار شاخص پیشبینی کننده مشکلات جنسی،مشکلات خانوادگی،رفتارهای سلولی مختل شده ومشکلات پیشرفت تحصیلی با دو گروه دیگر مقایسهگردید.
کارائی مداخله به موقع از لحاظ نظری درست است ازدیدگاه رفتاری،هر اندازه که رفتار پرخاشگرانه کودک بیشترتقویت گردد بیشتر به عنوان بخشی از خزانه رفتاری کودکدرمیآید وانگهی بنظر میرسد یادگیری مشاهدهای،یاسرمشقگیری بر رشد پرخاشگری تاثیر زیادی بر جایمیگذارد(باندورا،1973)بسیاری از فرضیههای رایج درمورد پرخاشگری،بر اثرات متقابل عوامل فردی ومحیطی تاکید دارند(باندورا،1973،لفکویتز و دیگران،1977،پترسون،1983)نه تنها محیط کودک در شکلدادن رفتار نقش مهمی بازی میکند بلکه بنظر میرسدخود کودک نیز به نحو چشمگیری بر پاسخهای محیطی اثرمیگذارد.
به منظور تعیین اعتبار هر یک از چهار نشانگر خطرهشت مورد(9/8 درصد)از این پروندههای مرکب به شرحزیر کدگذاری شدند؛ مشکلات جسمانی(94%)مشکلات خانوادگی(88%)مشکلات رفتاری(92%)و پیشرفت تحصیلی(88%)پروندههای برنامه درمان اقامتی به نحوچشمگیری تکمیل و ترکیب دادهها را دربر گرفت.
ممکن است تفاوتهای میان گروه پرخاشگر(گروه 1)وجوانان نسبتا منطبق با آنها در گروه دوم عمدتا به اینواقعیت مربوط شود که این دو گروه،کرانههای جمعیتبرنامه درمان را نشان میدهند.
ممکن است فرض شود که 15 تا 30 درصد ازایشان اختلالات رفتاری جدی را در نوجوانی تجربهمیکنند(اپاچین و دیگران،1983،بیل،اندرسون،اسکینگر و گرگوری،1971)شاید برای این 15 تا 30درصد گروه تصادفی نیز تعداد زیادی از متغیرهای مربوطبه نشانگرهای خطر وجود داشته باشد.
به هر حال میتوان به طور معقولانهاینتیجهگیری نمود،کودکی که(پیش از 9 سالگی)تعدادزیادی از مشکلات رشدی/جسمانی را نشان میدهند،ودر خانواده دارای رفتارهای پرخاشگرانه و خشونتآمیزرشد کند و خودش پرخاشگرانه رفتار میکند و در مدرسهکارکرد تحصیلی ضعیفی دارد،در مقایسه با همسالان ویکه دارای اختلال رفتاری هستند،برای نشان دادن رفتارهایپرخاشگرانه و خشونتآمیز در نوجوانی آمادگی بسیاربیشتری دارد."