خلاصه ماشینی:
"[163:6] در همهی تعاریف ارائه شده در زمینهی تصمیمگیری راهبردی،نقش محیط و شرایط محیطی در اتخاذ این نوع تصمیمها بارز است: "تصمیمگیری راهبردی فرآیندی است که منجر به گزینش روش و اقدام مناسب برای اجرای میگردد؛الگوی کلی و نظری برای فرآیند تصمیمگیری راهبردی مبتنی بر تعیین هدف یا هدفها،بررسی و تجزیه و تحلیل محیط داخلی وخارجی سازمان(یا نظام اجتماعی)،شناسایی و تشخیص مسأله (تهدیدها،فرصتها و روندها)و ارائهی راهکارهای ممکن و ارزیابی و انتخاب راهکار مناسب برای اجراست.
تصمیمگیری حکیمانه فرآیندی است در چارچوب جهانبینی توحیدی(با مفروضات اساسی یا متاتئوری اسلامی)و مفروضات برگرفته از آن؛که در آن تصمیمگیرنده برای تبدیر امور فردی و اجتماعی خویش با بهرهگیری از دانش و هنر مدیریت،همواره با استفاده از اصول و مبانی اعتقادی مدون خویش به عنوان تعیینکنندهی سمت و سوی آرمان(حقیقتگرایی)و تنظیمکنندهیتدابیر و مواضع تصمیمگیرنده از یکسو،و در نظر گرفتن شرایط حاکم بر موضوع (شناخت عوامل داخلی و محیطی)به عنوان پایهی واقعگرایی از سوی دیگر، تصمیمها و تدابیر خود را آغاز میکند.
به همین ترتیب با بررسیها و مطالعات تطبیقی بیشتر و عمیقتر میتوان طبقهبندی جامعی از نظریههای تصمیمگیری راهبردی را بر پایهی میزان تشابه و تفاوتهای حاکم بر مفروضات بنیادین آنها به منظور شناخت نقاط قوت و ضعف آنها ارائه نمود که به عنوان یک زمینهی تحقیقاتی گسترده،انجام آن برای علاقهمندان و دانشپژوهان پیشنهاد میشود؛برای مثال، یکی از تفاوتهای حاکم بر مفروضات نظریههای عقلایی و فراعقلایی،در روششناسی و شناختشناسی آنهاست که از روشهای شناخت عینی و تجربی گرفته تا شناخت وحیانی،شهودی و اشراقی متفاوت است که به تبع آن دیدگاههای مربوط به الگوی تصمیمگیری و نیز رهبری هم از عقلایی تا حکیمانه متغیر خواهد بود."