چکیده:
«علمای ابرار» اصطلاحی است که برخی از اصحاب ائمه در توصیف جایگاه ایشان به کار بردند. برخی با تکیه بر این اصطلاح نتیجه گرفته اند که این اصحاب به مقاماتی مانند عصمت، علم خطاناپذیر و ... برای ائمه معتقد نبوده اند. درپی بررسی جریان های فکری اصحاب ائمه در مسئله علم امام و تلاش در راستای مفهوم شناسی واژه های مرتبط، به این نتیجه می رسیم که «عالم» را برخی از اصحاب در تقابل با گروهی دیگر به کار برده اند تا چگونگی ارتباط میان امام و فرشتگان را با ارتباط میان پیامبران با فرشتگان متفاوت معرفی کند. در نگاه این گروه، ائمه نیز که گاهی از آنها با عبارت علما یاد می شود، مانند انبیا با فرشتگان مرتبط هستند؛ اما سنخ این رابطه از نوع تحدیث و الهام است. امام فرشته را چه در خواب و چه در بیداری نمی بیند؛ ولی فرشته گاه با او سخن می گوید. ابرار اتقیا نیز که در روایات امامیه در مورد ائمه به کار رفته، ناظر به مقامی معادل عصمت است.
The scholars of charity is a phrase used by some Imam`s companions for characterising Imams` place. Relying on the usage of the phrase by some، some have viewed that those using the phrase have not agreed with such Imams` properties as purity and infallible science. Studying the sreams of thought of Imams` companions on Imam`s science and relevant concepts، one concludes that some used the word scientist in a meaning other than that by other، to describe the difference of Imam and Prophet`s ways of connection to angles. For the former، Imam is in connection with angles but not in the same way as Prophet. Imam does not see angles at all; sometimes angles، however، speak with him. In this way، the phrase the pious people of charity in Imimi`s traditions can be regarded as a reference to a position equivalent to infallibility.
خلاصه ماشینی:
"در ادامه با تبیینی از جریانهای کلامی امامیه درباره علم امام در دوره حضور، بدون هیچگونه داوری درباره اینکه کدام دیدگاه مصداق تقصیر و کدام مصداق غلو است، به این سؤال پاسخ میدهیم که آیا آنچه برخی از سخنان عبدالله بن ابییعفور فهمیدهاند، درست است یا خیر؟ آیا اصطلاح «علمای ابرار اتقیا» ناظر به نفی مقام عصمت و علم خطاناپذیر ائمه است یا معنایی دیگر دارد؟ پیش از ورود به بحث، اصل گزارش کشی را میآوریم: ...
2 دسته دوم از گروه سوم هرچند در روایات خود سخنی از تفاوت بین نبی و امام در نوع ارتباط آنها با روح نگفتهاند، کلام برخی از آنها مبنیبر اینکه نبوت بهوسیله این روح منتقل میشود، میتواند اینگونه فهمیده شود که ائمه نیز نبی هستند.
روایات تعلیلی که ائمه را ابرار دانسته و علت این اتصاف را بیان کردهاند؛ ازجمله: روایت یکم: محمد بن حنفیه از امام حسن× نقل میکند که «به خدا قسم هرجا در قرآن از ابرار سخن گفته شده است، مقصود از آن علی بن ابیطالب، فاطمه، من و حسین است؛ چراکه ما نسبتبه پدران و مادرانمان نیکوکاریم (ابرار) و قلبهای ما بهواسطه طاعات و نیکیها اوج گرفته و از دنیا و دوستیاش دوری جسته است و در همه فرائض از خداوند اطاعت کردیم و به وحدانیت او ایمان آورده و رسول او را تصدیق کردهایم.
(خزاز کوفی، 1401: 44) با توجه به این شواهد میتوان دریافت که اصطلاحهای ابرار و اتقیا هرچند برای دیگران نیز بهکار رفته است، ازسویی مصداق واقعی آن در برخی از روایات ائمه دانسته شدهاند و ازسوییدیگر، این کاربرد معادل عصمت است."