چکیده:
از جمله شبهات و چالشهای فراروی مباحث عصمت انبیای الهی و امامان شیعه( چگونگی سازگاری عصمت با اختیار آدمی است. آیا مرتکب معصیت و خطا نشدن، چه عمدی و چه سهوی، چه صغیره و چه کبیره در همه عمر _ که مدعای اندیشمندان امامیه است _ به نوعی به معنای سلب اختیار از معصوم نیست؟ علما و حکمای اسلامی در پاسخ و تبیین عقلی و منطقی این مسئله، راهحلهایی مطرح کردهاند؛ از جمله تبیین و تحلیلی کامل و جامع از سبب و منشأ عصمت معصومین و نیز بررسی توالی فاسد پذیرش جبری بودن عصمت، همچون عدم استحقاق ثواب و فضیلت و متوجه نبودن تکالیف الهی نسبت به آنها و... .آنچه در این نوشتار برای حل مناقشۀ عصمت و جبری انگاشتن آن از نظر میگذرانیم، تبیین کلید حل معما، یعنی بررسی ماهیت و حقیقت عصمت، برای یافتن سبب این مصونیت معصومین( است.
One of the hesitations and challenges facing the divine prophets and Shiite Imams is that their infallibility does not seem to fit in with the human choice. Is not committing sin or error، whether intentional or unintentional، whether a petty misdemeanor or a grave sin (which is a belief of ImamiShiite)، throughout their lifetime، mean in a way contradictory with their choice as a human?The Ulema and Islamic scholars have provided solutions as response and rational and logical explanation. Amongst such solutions are providing a comprehensive and complete explanation and interpretation to resolve such conflict، the argument for coercive force of infallibility، the argument for not having their own right to do good deeds، and the argument for their immunity for their duties towards God، etc. What we consider here as a solution to the conflict of Infallibility and its coercive connotations، is the explanation of such a riddle، that is considering the nature and truth of infallibility، forfinding about the immunity of the infallible Imams.
خلاصه ماشینی:
بنابراین هرگز نباید آنچه را که آنها همچون تبلیغ، ترویج، استقامت، مجاهده، عبودیت و صدق انجام دادهاند، از سایر مردم توقع داشت؛ چون سنخ وجود آنها با دیگر انسانها مغایرت دارد، پس در کردار و گفتار نیز مغایر خواهند بود و در نتیجه، عصمت آنان مربوط به خود آنان نیست، بلکه مربوط به خداست که اینگونه آنها را در بین دو دست خود سیر میدهد و آنان بدون اختیار و قوۀ علمیۀ قلبیه بر تحریک خدا متحرکاند (حسینی تهرانی، 1416: ج1، 105).
(جوادی آملی، 1381: 208) محقق طوسی در پاسخ به این ایراد و شبهه میگوید: همانا معصوم قدرت بر انجام گناه دارد، اما هرگز آن چیزی را که مقدورش هست، انجام نمیدهد و این بدین دلیل است که امام معصوم انگیزهاش برای صدور معصیت تمام و کامل نیست، چنانکه در مورد امتناع وقوع قبایح از حکیم متعال یا در مورد عصمت انبیاء( میگوییم.
(حلی، 1413: 365) فاضل مقداد در تحلیل ماهیت عصمت و سازگاری آن با اختیار معصوم نوشته است: معتقدیم، معصومین در حالی معصیت را ترک میکنند که قدرت بر انجام آن دارند، چرا که اگر توانایی نداشتند، دیگر نه مستحق مدح بودند و نه مستحق ثواب؛ زیرا در این هنگام اختیاری برای آنها نیست، چون مدح و ثواب مستحق و شایستۀ کسی است که انجام و ترک فعل برای او ممکن باشد.