چکیده:
یکی از موارد بحث انگیز شاهنامه، ترکیب «آب رز» می باشد که در بیت زیر به کار رفته است.
بزه کن کمان را و این تیر گز بدین گونه پرورده در آب زر
شارحان و مفسران شاهنامه از قرن هفتم تاکنون آن را به شراب تعبیر و بر سمی بودن و جنبه سمبلیک آن تاکید کرده اند تا با فضای کلی داستان همخوانی پیدا کند. در این نوشتار پس از بررسی نظرات محققین و شاهنامه پژوهان و نقد آنها، این نظریه ارائه شده که به جای واژه «زر» در متن شاهنانه منثور به دلیل جابه جایی نقطه، به اشتباه، واژه «رز» با «زرنک»، «زره» و «زریه» که به معنی مملکت آبی است، مرتبط و به معنی دریاچه هامون یا زره کیانسه می باشد. پذیرش این نظر علاوه بر اینکه به حل معمای پرورده شدن گز در «آب زر» می انجامد، بر وسعت معنایی بیت و فضای اسطوره ای و رمزآگین داستان نیز با توجه به تقدس «زره کیانسیه» می افزاید.
خلاصه ماشینی:
"اگر زمان اسفندیار سرآمده باشد،پوزش رستم کارگر نخواهد افتاد؛در آن صورت با شیوهای که سیمرغ آن را شگفت میخواند،به زندگی او خاتمه دهد: شگفتی نمایم من امشب تو را#ببندم ز گفتار بد لب ترا رستم به راهنمایی سیمرغ به کنارۀ دریای هامون میآید و با هدایت سیمرغ،شاخهای از چوب گز را میبرد تا مطابق توصیههای وی،در نبرد با اسفندیار از آن بهره جوید: چو آمد به نزدیک دریا فراز#فرود آمد آن مرغ گردن فراز گزی دید بر خاک سر بر هوا#نشست از برش مرغ فرمان روا بدو گفت شاخی گزین راستتر#سرش برترین و تنش کاستتر بدان گز بود هوش اسفندیار#تو این چوب را خوارمایه مدار بر آتش بر این چوب را راست کن#نگه کن یکی نغز پیکان کهن بنه پر و پیکان برو برنشان#نمودم ترا از گزندش نشان سیمرغ پس از تأکید بر اینکه رستم،فروتنی و خواهش پیش گیرد تا شاید با این کار از آن فاجعه جلوگیری شود،میگوید: چو پوزش کنی چند نپذیردت#همی از فرومایگان گیردت بزه کن کمان را و این چوب گز#بدینگونه پرورده در آب رز ابر چشم او راست کن هر دو دست#چنان چون بود مردم گزپرست زمانه برد راست آن را به چشم#بدانگه که باشد دلت پر ز خشم نکتۀ بحثبرانگیز در این داستان،چوب گزی است که به روایت شاهنامه در آب رز پرورده شده است،نه آغشته بدان.
این همراهی زمانه باید به دلیل پیوستگی تقدس آب زره کیانسیه و فره ایزدی و چوب گزی باشد که در این آب مقدس پروده شده است: زمانه برد راست آن را به چشم#بدانگه که باشد دلت پر ز خشم اسفندیار نیز با دیدن تیر گز دریافته است که باید راز و رمزی در آن نهفته باشد که سیمرغ و زال در آن سهیماند: به مردی مرا پوردستان نکشت#نگه کن بدین گز که دارم به مشت بدین چوب شد روزگارم بسر#ز سیمرغ و از رستم چارهگر (حمیدیان،ص 307) نتیجهگیری: با عنایت به دلایل ارائه شده،«آب رز»به معنی شراب نمیتواند رسانندۀ معنی و مفهوم درستی در مصراع دوم بیت مورد بحث باشد."