خلاصه ماشینی:
"در فصل دهم نیز که پایان بخش این کتاب است،رابطۀ نفس و بدن و نظرات مختلف در این باب را بیان نموده است،به عنوان (به تصویر صفحه مراجعه شود) نمونه ابن سینا بر آن است که بین نفس ناطقه که جوهری مجرد و غیر مادی و بدن که جوهری مادی و غیرروحانی است،تعامل و تأثیر و تأثر و فعل و انفعال متقابل وجود دارد؛به این معنا که هم نفس ناطقۀ روحانی بر بدن مادی و اعضای آن تأثیر میکند و هم بدن مادی بر نفس ناطقه،اثر میگذارد.
به عبارت دیگر،رمز جستارهای مختلف با رویکردهای متفاوت،که در فرهنگ اسلامی ما در باب نفسشناسی وجود دارد،چیست؟چرا در نگاه ایشان،این امر بدین اندازه از ارج و قرب برخوردار بوده و زمانی دراز را صرف خوانش و بازخوانی و نگاشتن و نگریستن بدان کردهاند؟مؤلف در بخش فارابی و ابن سینا،به مواضعی که ایشان مسأله نفس را در آن مورد جستجو قرار دادهاند،چنین اشاره میکند:«ابو نصر فارابی در فصل بیستم از کتاب آرای اهل مدینۀ فاضله،دربارۀ اجزا و قوای نفس،در فصل بیست و یکم دربارۀ وحدت نفس در عین داشتن اجزا،در فصل بیست و دوم دربارۀ کیفیت ادراک معقولات توسط نفس،در فصل...
البته این امر بدان علت قابلیت توجیه دارد که مؤلف در پی ارائۀ متنی میباشد که شامل یک دور مسائل اعظم نفس در پیشگاه قدما بوده است؛و همانگنه که اندک اشارتی گشت،این امر سبب اجمالی بودن و گذرا نگریستن به برخی مباحث،فقدان تحلیل جامع و شرح مکفی،و عدم نقادی نظریهها و درنهایت شتابزدگی و در برخی از مواضع سبب گزارش ناقص از قائلان به اندیشه شده است."