خلاصه ماشینی:
"و این حدیث موقوف بر ابن مسعود هم آمده است- و او از علمای تفسیر است-پس معنی ظهر و بطن و حد و مطلع چیست؟ و علی کرم الله وجهه گفت:لو شئت لأوقرت سبعین بعیرا من تفسیر فاتحة الکتاب،و تفسیر ظاهر فاتحه در غایت اختصار است،پس سخن علی را چه معنی باشد؟»5 او با تحولی که در ادامۀ حیات فکری خود داشت،از تأویل علاوه بر فهم و تبیین آیات تشبیهی قرآن کریم،در جهت فهم عمیقتر آیات و روایات نیز استفاده کرد و چنانکه از قطعۀ فوق استفاده میشود آن را فهم باطن کلام الهی میدانست که در ادامه بدان خواهیم پرداخت.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) غزالی چه در آثار دورۀ نخست مانند قانون التأویل و فیصل التفرقة و چه در آثار دورۀ دوم مانند مشکات الانوار،احیاء علوم الدین و المنقذ من الضلال میلی وافر به تقسیمبندی جماعات مختلف اهل تأویل داشت.
آنان دانستهاند که هرکس عقل را تکذیب کند،شرع را تکذیب کرده است و آنچه پیامبرآورده است،حقیقتی است که غزالی در دیگر آثار خود از احیاء علوم الدین،الجام العوام و فیصل التفرقة نیز اهل تأویل را به اقسامی تقسیم میکند.
«مثال وجود خیالی نیز قولی آن حضرت است که:«کأنی أنظر إلی یونس بن متی علیه عبائان قطوانیتان یلبی و یجیبه الجبال و أن الله تعالی یقول: لبیک یا یونس!»یعنی:گویا نظر میکنم به یونس به متی که دو عبای قطوانی پوشیده است و تلبیه میگوید و کوهها او را جواب میدهند و حق تعالی غزالی در قانون التأویل بیان میکند که در دو صورت نباید به سراغ تأویل رفت؛ اول زمانی که وجه قابل تأویل واضحی درمیان نباشد،مانند حروف مقطعۀ قرآن و دوم جایی که ناچار به تأویلات غریب و بعید باشیم."