چکیده:
مرتن در سال 1910 در آمریکا متولد شد. پس از گرفتن دکترای جامعه شناسی از دانشگاه هاروارد دعوت به کار دانشگاه کلمبیا را پذیرفت. او در زمینه بینش ها، روش ها و حوزه های جامعه شناسی، به ویژه جامعه شناسی علم و مسائل و انحرافات اجتماعی، صاحب آثار عدیده ای است. مرتن بیشتر به جامعه شناسی نظم، دیدگاه کارکردگرایی ساختاری و روش تحلیل کارکردی علاقه مند بوده است. او با بازنگری اصول و قواعد فونکسیونالیسم کلاسیک سعی در تلفیق مبانی نظری و تجربی در قالب نظریه حد متوسط، معرفی نمونه هایی از این نوع نظریه در نزد کسانی چون دورکیم و وبر، تلاش در ارائه نظریه های حد متوسط در حوزه جامعه شناسی علم و انحرافات اجتماعی و پیوند جامعه شناسی با مسائل روز، نقش عمده ای در توسعه جامعه شناسی ایفا کرده است. مرتن پس از سال ها پژوهش، آموزش و مدیریت در حوزه جامعه شناسی و دریافت دکترای افتخاری از 20 دانشگاه و مرکز علمی معتبر در جهان در سال 2003 در 93 سالگی در گذشت.
خلاصه ماشینی:
او با بازنگری اصول و قواعد فونکسیونالیسم کلاسیک سعی در تلفیق مبانی نظری و تجربی در قالب نظریه حد متوسط، معرفی نمونههایی از این نوع نظریه در نزد کسانی چون دورکیم و وبر، تلاش در ارائه نظریههای حد متوسط در حوزه جامعهشناسی علم و انحرافات اجتماعی و پیوند جامعهشناسی با مسائل روز، نقش عمدهای در توسعه جامعهشناسی ایفا کرده است.
هرچند او در این وادی تا آن حد پیش نرفته است که در عرصه جامعهشناسی بتواند خود را از تقلیلگرایی 1 برهاند و تلفیقگرایی را پیشه کند، ولی تلاشهای او در زمینههای نقد اصول و قواعد کارکردگرایی کلاسیک مورد توجه کسانی چون اسپنسر، براون و مالینوفسکی، طرح انواع کارکردها، پذیرش تضاد و تغییر در حیات اجتماعی، ارائه الگوی لازم برای تحلیل کارکردی 2 پدیدههای اجتماعی(مرتن، 1968:66)، و سعی در تلفیق مبانی نظری و تجربی در قالب نظریههای حد متوسط 3 ، معرفی نمونههایی از این نوع نظریه در نزد صاحبنظران جامعهشناسی کلاسیک نظیر دورکیم و وبر، تشریح ویژگیها و به کارگیری اصول و قواعد دستیابی به آن در حوزههای جامعهشناسی علم و جامعهشناسی مسائل و انحرافات اجتماعی قابل تقدیر است.
مرتن این مسئله را در قالب دیدگاه اصلی خود در ارتباط با انحرافات اجتماعی چنین تحلیل میکند که چون در فرهنگ آمریکا ثروتمند شدن و پیشرفت مادی یک ارزش غایی است، ولی از لحاظ اجتماعی اقشار پایین و محروم جامعه امکانات و فرصتهای نهادمند و مشروع لازم برای تحقق این هدف را در اختیار ندارند، لذا بین کارکرد فرهنگ و کارکرد ساختارهای اجتماعی شکاف پدید میآید.