چکیده:
ایران و روسیه در پانصد سال گذشته روابطی پر فراز و نشیب و همراه با دوستی و دشمنی با یکدیگر داشتهاند. این روابط از همکاریهای دوره صفویه، بهخصومت، جنگ و مداخلات دوره قاجار و سپس روابط خصمانه و گاه دوستانه دوره پهلوی و سرانجام همکاریهای بیست سال اخیر(1368 تا 1388) رسیده است. در این مقاله تلاش شده تا با ترسیم وضعیت بیست ساله همکاریهای دو کشور در عرصههای مختلف، به بررسی بسترهای داخلی، منطقهای و جهانی مؤثر بر شکلگیری آن پرداخته و موقعیت ژئوپلیتیک جدید (دور شدن روسیه از مرزهای ایران) را بهعنوان یک متغیر مهم و مؤثر مورد کند و کاو قرار دهد. در واقع، هدف اصلی این مقاله آنست که به تأثیر تحولات ژئوپلیتیک بر همکاری های دو کشور در بیست سال گذشته بپردازد و وارد مسائل و مشکلات پیش آمده در یکسال اخیر نخواهد شد.
During the past 500 years، Iran and Russia have experienced many ups and downs in their relations which have been accompanied with enmity and amity. These relations varied from cooperation under the Safavids to enmity، war and interventions under the Qajar dynasty، then to hostile and sometimes friendly relations under the Pahlavi rule، and finally to collaborations within the past two decades (1989-2009). This paper seeks to analyze the 20-year collaborations between the two countries in various fields and study domestic، regional and world grounds affecting the formation of such ties. Then it examines the new geopolitical situation (Russia's distancing from Iranian borders) as a crucial variable. Indeed، the paper is mainly intended to address the impact of geopolitical developments on the bilateral cooperation during the past 20 years، avoiding the problems which have occurred within the one past year.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله تلاش شده تا با ترسیم وضعیت بیست ساله همکاریهای دو کشور در عرصههای مختلف، به بررسی بسترهای داخلی، منطقهای و جهانی مؤثر بر شکلگیری آن پرداخته و موقعیت ژئوپلیتیک جدید (دور شدن روسیه از مرزهای ایران) را بهعنوان یک متغیر مهم و مؤثر مورد کند و کاو قرار دهد.
به دنبال طرح این عامل بهعنوان بنیاد اصلی روابط جدید ایران و روسیه به معنای نادیده گرفتن بسترهای داخلی و خارجی شکلگیری روابط دو کشورنیست و نباید نسبت به عواملی چون تحولات سیاسی در روسیه پس از شوروی، شرایط ایران پس از انقلاب اسلامی و استقلال عمل ذاتی این کشور، ایران پس از جنگ تحمیلی و نظام بینالمللی تک قطبی نگران کننده برای دو کشور بیتفاوت ماند.
اما یکی از اقدامهای اصلی در همکاری دو کشور بهعنوان یک پروژه بینالمللی، ایجاد یک مجموعه حمل و نقل برای پیوند ایران و روسیه و دیگر کشورهای منطقه از اروپا تا اوراسیای مرکزی و جنوب و شرق آسیا است.
از این رو،سایه مسأله افغانستان و نگرانی جدی ایران از گسیل حمایتهای گسترده شوروی به عراق، از سر روابط تهران و مسکو برداشته شده و ایران عصر سازندگی گرایش خود را به داشتن روابط بهتر با شوروی و سپس روسیه جدید نشان داد و بسترهای داخلی ایران، وضعیت به مراتب مثبتتری را برای همکاری با آن کشور ایجاد کردند.
با این بررسی کوتاه میتوان دریافت که دو کشور ایران و روسیه و شرایط محیطی بینالمللی به نسبت با یک دهه پیش از آن، با تحولاتی روبرو شده بودهاند که بستر نوینی را برای همکاری دو کشور فراهم کرده است(Koolaee, 2010, p.