چکیده:
رهبران اتحاد شوروی در چند دهه حاکمیت بر آسیای مرکزی، سیاستهای الحادی و ضدمذهبی را در مقابل اقوام مسلمان آسیای مرکزی درپیشگرفتند که موجودیت مسلمانان را تهدید میکرد. بهدنبال آغاز جنگ جهانی دوم، اتحاد شوروی ناچار از تجدید نظر در سیاستهای دشمنی علیه مسلمانان شد و تشکیلاتی بهنام اداره دینی مسلمانان یا اداره مفتیات را بهوجود آورد که حیات مذهبی مسلمانان آن کشور را سامان میداد. حال پرسش اصلی این نوشتار آن است که علمای اداره دینی در مواجهه با تهدیدهایی که از سوی اتحاد شوروی متوجه بقای جامعه مسلمانان بود، چه راهکاری را در پیش گرفتند؟ در این نوشتار نشان داده میشود که این دسته از علما برای حفظ موجودیت جامعه مسلمانان، اسلام و سوسیالیسم را دو مکتب سازگار معرفی کردند که در عین حفظ تفاوت، امکان همزیستیشان وجود دارد.
The leaders of the Soviet Union adopted atheist and anti-religious policies toward Muslim nations during decades of ruling over Central Asia; the polices that posed a threat to the existence of Muslims. Following the outbreak of Second World War، the government of the Soviet Union was forced to revise its hostile policies toward Muslims and establish Muslim Religious Department also known as Muftiat Department to regulate religious life of the country’s Muslims. The article’s main question is “what approaches were adopted by religious scholars to counter the threat posed by the Soviet Union against survival of the Muslim Community?” The paper shows that this group of scholars introduced Islam and Socialism as two compatible schools of thought that could coexist despite their differences.
The article’s main question is “what approaches were adopted by religious scholars to counter the threat posed by the Soviet Union against survival of the Muslim Community?” The paper shows that this group of scholars introduced Islam and Socialism as two compatible schools of thought that could coexist despite their differences.
خلاصه ماشینی:
"حال پرسش اصلی این نوشتار آن است که علمای اداره دینی در مواجهه با تهدیدهایی که از سوی اتحاد شوروی متوجه بقای جامعه مسلمانان بود، چه راهکاری را در پیش گرفتند؟ در این نوشتار نشان داده میشود که این دسته از علما برای حفظ موجودیت جامعه مسلمانان، اسلام و سوسیالیسم را دو مکتب سازگار معرفی کردند که در عین حفظ تفاوت، امکان همزیستیشان وجود دارد.
هرچند نمیتوان این نکته را از نظر دور داشت که درپارهای از پژوهشها و تحقیقات شورویشناسی، گاه شاهد گرایشهای ایدئولوژیک و رویکردهای ضدکمونیستی متاثر از فضای تقابلی حاکم بر جهان در عصرجنگ سرد و کلیشهها و پیش فرضهای رایج در محافل آکادمیک غربی هستیم(سنایی، 1388، صص91-89)، اما اغلب محققان بر این معنا اتفاقنظر دارند که سیاستهای رهبران اتحاد شوروی در قبال اقوام مسلمان آسیای مرکزی سرکوبگرانه بوده است و رژیم حاکم در طی چند دهه کوشید تا با اجرای سیاستهای گوناگون، باورهای دینی مردم را ریشهکن کند.
با اینحال روشن است که علمای اداره دینی و مسلمانان آسیای مرکزی همواره با تهدیدها و دشواریهایی روبهرو بودند که ناشی از شرایط سیاسی متغیر و تفسیر ایدئولوژی رسمی اتحاد شوروی بود.
حال پرسش اصلی این نوشتار هم این است که علمای اداره دینی در رویارویی با تهدیدهایی که از سوی اتحاد شوروی متوجه بقای جامعه مسلمانان بود، چه راهکاری را در پیش گرفتند؟ نوشتار نشان میدهد که این دسته از علما برای حفظ موجودیت جامعه مسلمانان، اسلام و سوسیالیسم را دو مکتب سازگار معرفی کردند که در عین حفظ تفاوت، امکان همزیستیشان وجود دارد."