چکیده:
ایالات متحده در مارس 2003 م، با اتخاذ سیاست یک جانبه گرایی، بدون مجوز شورای امنیت و خارج از کانال های سازمان ملل متحد، به عراق حملة نظامی کرد. نخستین مداخلة آمریکا در عراق، در سال 1991 و با مجوز شورای امنیت و ائتلاف به نسبت بزرگی از متحدانش صورت گرفت و سرانجام ایالات متحده موفق شد کویت را از اشغال عراق خارج کند؛ اما تهاجم نظامی آمریکا در مارس 2003 به عراق، به طور کامل با حملة قبلی تفاوت داشت. مسئله ای که در این پژوهش مطرح می شود، این است که مهم ترین علت تهاجم نظامی ایالات متحده به عراق در سال 2003 چه بود؟ برای پاسخ به این سؤال، تسلط بر منابع نفتی استراتژیک خلیج فارس به منزلة فرضیة اصلی مطرح و تأیید می شو د. برای آزمودن فرضیة اصلی، به شیوة مثبت عمل کرده، به شاخص ها و مفاهیمی که اثبات کنندة این فرضیه باشند، اشاره می شود. همچنین به تلاش تاریخی قدر تهای بزرگ برای تسلط بر منابع نفتی استراتژیک اشاره می کنیم، سپس نقش لابی ها و شرکت های چندملیتی نفتی را بررسی خواهیم کرد. در ادامه، موقعیت ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک خلیج فارس، اهداف استراتژیک آمریکا در خلیج فارس و استراتژ یهای نفتی این کشور در خلیج فارس مورد مطالعه قرار می گیرد.
خلاصه ماشینی:
"در همینچارچوب،لابی نفت به منزلۀ نیروی محرک،پشت جریان حملۀ ایالات متحده به عراققرار گرفت تا نخست موقعیت و نفوذ سابق خود را در عراق باز یابد؛موقعیتی که پساز ملی شدن صنعت نفت این کشور در سال 1972،از دست داده بود.
از اینرو،بهفکر تجدید روابط با عراق-که پس از ملی شدن صنعت نفت این کشور در سال 1972قطع شده بود-افتاد؛این رابطه ادامه یافت و در طول دهۀ 80 با هدفهای گوناگون درمنطقه بهبود یافت (2003,namzterK & ettellaV,mahsyW).
ایالات متحدههمزمان با این هدف،در صدد است توان اوپک برای قیمتگذاری نفت را کاهش دهد،دولتهای غیر دوست نفتی در منطقۀ خلیج فارس را از کسب درآمد محروم کند و درصورت عدم توفیق در اعمال این محدودیتها،حتی برای تغییر رژیم در این کشورهااقدام کند (2004,tseretnI lanoitaN ehT).
تسلط آمریکا بر منابع عظیم نفتی خلیج فارس و به ویژه عراق،به معنای کوتاهشدن دست اروپا و ژاپن از نفت عراق و همچنین به معنای کنترل بازار جهانی نفتاست؛بازاری که میتواند این امکان را به آمریکا بدهد تا در صورت لزوم،با ایجادنوسان در عرضۀ نفت و عدم ثبات در قیمت جهانی انرژی،ریشۀ اقتصادی رقیبان خودرا با تزلزل و رکود همراه کند.
برآیند کنترل منابع نفتی استراتژیک عراق در آغاز قرن بیستویکم آمریکا را قادر میکند بایک دستور،کار جهانی چند منظوره را برای اعمال قدرت خود(پولی،اقتصادی،امنیتیو دفاعی)و نیز ایجاد نظم نفتی بین المللی دنبال کند.
از جمله هدفهای آمریکا که به منزلۀ استراتژی مهمی درسیاست خارجی این کشور به شمار میرود،کنترل مراکز حیاتی اقتصادی و استراتژیکجهان است که با سلطه و کنترل منابع تأمینکنندۀ انرژی کشورهای پیشرفته جهانمیتواند اعمال کند."