چکیده:
میر شهداد خان تالپور متخلص به حیدری از شاعران و حاکمان ایالت سند است که در قرن سیزدهم هـ..ق می زیسته است. از وی دیوانی بر جای مانده که شامل غزل، قصیده، مثنوی، ترکیب بند، ترجیع بند، مسمط، قطعه، رباعی و مفردات است که در گنجینه ی نسخ خطی تالپوران در حیدرآباد سند نگهداری می شود در سال 1386 براساس قراردادی که میان مرکز مطالعات شبه قاره وابسته به دانشگاه سیستان و بلوچستان و موزه و گنجینه ی نسخ خطی تالپوران منعقد شده بود و با مساعدت وابسته ی فرهنگی ایران در کراچی نسخه ای از این دیوان به مرکز مطالعات شبه قاره تحویل داده شد که بوسیلة نگارنده مورد تصحیح و نقد و تحلیل قرار گرفت. این دیوان در مجموع 7169 بیت دارد و می توان آنرا از نظر درون مایه به دو بخش تقسیم کرد. بخش نخست که شامل قصاید و ترکیب بندها، ترجیع بندها، مثنوی ها، قطعات و رباعیات می شود، در عشق و منقبت پیامبر اسلام و دوازده امام است و بخش دوم یعنی غزلیات بیشتر موضوع عشق و معشوق زمینی و معمول در ادبیات را دربردارد. بررسی مقوله ی عشق در دیوان شاعر با روش تحلیل محتوا موضوع بحث این مقاله است.
خلاصه ماشینی:
"پادشاهان جهان را آستانت بوسه زن صد چو اسکندر گدایت یـا امیــر المومنین خاکساران درت را رتبه اسکندریست حاتم طایی خجل از جود و احسان شماست واقف راز الهی کاشف ســر الست حضرتجروح الامین طفــل دبستان شماست ( حیدری: 281) همچنین در ترکیب بندی که به صورت مخمس سروده است آن حضرت را اینگونه وصف می کند: تویی راز دار خدایا علی تویی وارث مصطفی یا علی تویی داور مقتدا یا علی تــویی دافـع هر بلا یا علی در تست دار الشفا یا علی ( حیدری: 327) در غزلیات نیز گاهی حضرت علی را مورد ستایش قرار می دهد و معمولا او را شفیع خود در روز قیامت می داند: هــر دم زنـاوک ستمت می تپم بخون اخــر بگــو چه چاره کنم با جفای تو ای حیدری ز روز جزا غم مخور که هست سلطــان دیــن علــی ولی رهنمای تو (حیدری: 204) همچنین وعده وصل تو فردای قیامت باشد کــز پس صبــح قیامت نشـودفردایی حیدری از غم کونین چرا اندیشد آنکه دارد بـه دو عالم چو علی مولایی (حیدری: 214) قطعاتی نیز در ستایش و عشق به حضرت علی دارد : پی قتل اعدای سلطان دین منم در جهان اژدر آتشین شه دین بود شیر پروردگار علی ولی شاه دلدل سوار (حیدری: 360) در رباعیات نیز به ستایش از آن حضرت پرداخته و بیشتر دیدگاه غالیان شیعه را در سخن او می بینیم : شادم ز دل خویش که در یاد علی است هـر گونه امید من به امداد علی است مقصـود خـداوند ز ایجــاد جهــان ایجاد جهان نه، بلکه ایجاد علی است (حیدری : 337) این سخن حیدری بر خلاف آیات و احادیثی همچون لولاک لما خلقت الافلاک است که آفرینش جهان و افلاک را به خاطر پیامبر اسلام می دانند."