چکیده:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، گشودن راه های بدیل به سوی فهمی متفاوت از نسبت انسان با «مطالعه» است. این مقاله درصدد نشان دادن این نکته است که ورای نسبت کارافزایانه با مطالعه، که آن را به ابزاری برای ایجاد تغییر در جهان خارج تبدیل می کند، می توان نسبتی فضیلت محور با آن داشت. روش: در این مقاله، پدیده مطالعه به عنوان پدیده ای اطلاعاتی و ارتباطی در نظر گرفته شده و در بررسی آن، روش انجلتیک (پیام شناسی هرمنوتیکی- تاریخی) به کار رفته است. یافته ها: ابن عربی، مطالعه را ابزاری مقدماتی برای آماده کردن نفس ناطقه در پیرایش رذائل و پرورش فضائل می داند. مطالعه در نظر وی، در نسبت با فضیلت واجد ارزش می شود. این تلقی از مطالعه، که می توان آن را در سراسر عهد سنتی دینی ردگیری کرد، بر اساس تجربه بنیادین انسان سنتی- «بودن در جهان» به مثابه «بودن در معبد» و لزوم تزکیه نفس برای اقامت مومنانه در معبد جهان- معنی می یابد و با تلقی مدرن از مطالعه، که آن را امری عرفی و معطوف به نتایج می داند نه معطوف به فضائل، متفاوت است. اصالت/ارزش: اصالت و ارزش مقاله حاضر در این است که از طریق خوانش تاریخی متون، تاریخمندی پدیده مطالعه را نشان می دهد و تفاوت نگاه مدرن و سنتی در اینباره را نمایان می کند.
خلاصه ماشینی:
"این تلقی از مطالعه، که میتوان آن را در سراسر عهد سنتی دینی ردگیری کرد،بر اساس تجربۀ بنیادین انسان سنتی-«بودن در جهان»به مثابه«بودن در معبد»و لزوم تزکیۀ نفس برای اقامت مؤمنانه در معبد جهان-معنی مییابد و با تلقی مدرن از مطالعه،که آن را امری عرفی و معطوف به نتایج میداند نه معطوف به فضائل،متفاوت است.
هدف اصلی مقالۀ حاضر این است که از طریق رجوع به مآثر تاریخی مسلمانان،«امر متفاوت»را به صحنه بیاورد و نشان دهد که ورای نسبت کارافزایانه با«مطالعه»،که آن ا به ابزاری برای ایجاد تغییر در جهان خارج تبدیل میکند،میتوان نسبتی فضلیت محور با آن داشت.
ابن عربی،علوم عقلی،به ویژه علوم عقلی دقیق را از جمله فضائل نفس ناطقه میداند و معتقد است اگر انسان در این علوم ورزیده شود،نفسش ارجمند،همتش بزرگ و فکرش قوی میشود،بر نفس خود توانایی مییابد،اخلاقش را در کنترل میگیرد،قادر به اصلاح آن میشود و رام کردن قوۀ شهوانی و غضبی بر وی آسان میگردد.
بایدتوجه داشت که ابن عربی معتقد نیست که کسی صرفا با مطالعۀ کتابهای اخلاقی اهل فضیلت میشود، بلکه بالعکس،مطالعه امری مقدماتی است و پس از حصول آشنایی با اوصاف نیک و بد،باید با تلاش و تمرین(ریاضت)،نفس را به صفات نیک عادت داد و با اراده و عزم راسخ در این مسیر پایداری کرد تا به تدریج فضائل در نفس شکل بگیرند و رذائل از آن زدوده شوند.
ابن عربی معتقد است که اگر دربارۀ نیکیهای اخلاقی کتاب نوشته شود و اخلاق پسندیده از این طریق نمایان گردد،چه بسا کسی که واجد بیشتر آنها و فاقد برخی از آنهاست، نسبت به آراسته شدن به آن مقدار که فاقد است،پیشقدم شود و برای دربر گرفته همۀ آنها تشویق گردد."